آخرین مسافر

آخرین مسافر

آخرین مسافر

آخرین مسافر

گناه‏کاران، چراغ‏های خاموش‏!

بوعلی سینا به عارف وارسته، ابوسعید ابی‏الخیر نامه‏ای نوشت و از او پرسید: چرا باید مردم به صورت جمعی خدا را عبادت کنند؟
ابوسعید پرسش بوعلی را ضمن مثالی چنین پاسخ داد:
"اگر چند چراغ در اتاقی روشن باشد با خاموش شدن یکی از آنها، اتاق هم‏چنان روشن خواهد بود. ولی اگر یک چراغ روشن باشد خاموشی چراغ همان و تاریک شدن اتاق همان.
انسان‏ها نیز همین گونه‏اند. گناه‏کاران همان چراغ‏های خاموشند که اگر تنها باشند شاید موفق به کسب موهبت‏های الهی نشوند، ولی اگر در میان جمع باشند چه بسا خداوند به برکت دیگران برکات خود را به آنها عطا کند."

داستان‏ها و پندها، ج 9، ص 55
تبیان

نظرات 4 + ارسال نظر
چه فرقی می کنه؟ چهارشنبه 21 فروردین 1387 ساعت 01:57 ب.ظ


سلام
این داستان دلاکیست که بوسعید را دلاکی می کرد به نقل از الهی نامه عطار:
بـوسعیـد مـهنـه در حمـام بـود
قـائمش کافتـاد ، مردی خام بود
شـوخ شیخ آورد تا بـازوی او
جمـع کرد آن جمـله پیـش روی او
شیخ را گفتا بگو ای پاک جـان
تا جوان‌مردی چه باشد در جهان؟
شیخ گفتا شوخ پنهان کردن است
پیـش چشم خلـق نا آوردن است
ایـن جـوابـی بـود بـر بـالای او
قـایم افتـاد آن زمـان بـر پـای او
چون به نادانی خویش اقرار کـرد
شیخ خوش شد، قایم استغفار کرد

شوخ : چرک و کثیفی

والسلام یاعلی مدد

صلح میرزایی چهارشنبه 21 فروردین 1387 ساعت 09:35 ب.ظ

وبلاگ قشنگی ساخته ای مهندس!

کاظم چهارشنبه 21 فروردین 1387 ساعت 11:22 ب.ظ http://www.shahne.com/weblog

اگه برق شهر بره چی ؟

کاظم جمعه 23 فروردین 1387 ساعت 12:09 ق.ظ

http://monji.persianblog.ir

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد