آخرین مسافر

آخرین مسافر

آخرین مسافر

آخرین مسافر

و ایاب الخلق الیکم

سلام

خیلی وقته که وقت نشده بنویسم.

خیلی وقته که وقت نشده فکر کنم.

خیلی وقته که وقت نشده مناجاتی کنم.

خیلی وقته که تو دنیا و آمال و آرزوهام گم شدم.

خیلی وقته که خودم رو فراموش کردم.

خیلی وقته که بازگشتی نداشته ام.

خیلی وقته که به دامان مادر باز نگشته ام.

خیلی وقته که آواره و سرگردان شده ام.

خیلی وقته که چشمه آبی ندیده ام.

خیلی وقته که لبم را تر نکرده ام.

خیلی وقته که از خورشید خودم را پنهان کرده ام.

خیلی وقته که نوری به چشمانم نرسیده است.

خیلی وقته که غریب مانده ام.هر چه بیشتر دنبال غیر افتادم  بیشتر غریب و تنها شدم.

خیلی وقته که مهدی فاطمه منتظر بازگشت من است.

خیلی وقته که ...

الم یان للذین ءامنو ان تخشع قلوبهم لذکرالله

 

تمام هستی در خدمت امام معصوم

امام هادی (ع)


در دستگاه متوکّل مرد سخنوری بود به نام هریسه، روزی به متوکّل گفت: کاری که دستگاه تو برای امام هادی علیه السلام انجام می‪دهد هیچ‪ کس برای خودت انجام نمی‪دهد، زیرا هرگاه او به این‪ جا می‪آید حتی زحمت کنار زدن پرده را نیز تحمّل نمی‪کند و اطرافیان تو پرده را برایش بالا می‪زنند. متوکّل اعلان کرد که از این به بعد کسی حقّ ندارد برای علی بن محمّد دست به پرده‪ها بزند، امّا با ورود حضرت، باد پرده‪ها را بالا برد و بعد از ورود حضرت، پرده‪ها به حال خود بازگشت. این قضیه هنگام مراجعت حضرت نیز تکرار شد، متوکّل احساس کرد که مشکل پیچیده‪تر شد و ادامه این روند بیشتر به ضرر اوست لذا دستور داد: بعد از این که او به این جا آمد پرده را برایش کنار بزنید.(1)

لا یَرضی الحَسودُ عَمّن یَحسُدهُ الاّ بِالمَوتِ اَو بِزَوالِ النِّعمَةِ. (2)
حسود جز به مرگ آن که به دو حسد می‪ورزد و یا زوال نعمت از او راضی نخواهد شد.

 پی‌نوشت‪:
1- بحارالانوار، ج50، ص 203 .
2- غررالحکم و دررالکلم، ص 301 .


 منبع:موعود