آخرین مسافر

آخرین مسافر

آخرین مسافر

آخرین مسافر

چقدر تا ظهور؟

باب ششم غیبت موسى علیه السّلام‏
امیر المؤمنین علیه السّلام از رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم روایت کند که فرمود: وقتى وفات‏ یوسف علیه السّلام فرا رسید شیعیان و خاندان خود را جمع کرد و حمد و ثناى الهى به جاى آورد و سپس به آنها گفت: سختى شدیدى به آنها خواهد رسید که در آن مردانشان را بکشند و شکم زنان باردارشان را پاره کنند و کودکانشان را سر ببرند تا آنگاه که خداوند حقّ را در قائم که از فرزندان لاوى بن یعقوب است ظاهر سازد و او مردى گندم گون و بلند قامت است و صفات او را بر شمرد، پس ایشان به آن وصیّت متمسّک شدند و غیبت و شدّت بر بنى اسرائیل واقع شد و آنها مدّت چهار صد سال منتظر قیام قائم بودند تا آنکه ولادت او را بشارت دادند و علامات ظهورش را مشاهده کردند و سختى آنها شدّت یافت و با سنگ و چوب به ایشان حمله کردند و فقیهى که به احادیث او آرامش مى‏ یافتند تحت تعقیب قرار گرفت و او مخفى شد و با او نامه‏ نگارى کردند و گفتند: ما در گرفتاریها به کلام تو آرامش مى‏ یافتیم، پس آن فقیه ایشان را به بیابانها برد و نشست و با آنها حدیث قائم و صفات او و نزدیکى ظهور او را مى‏ گفت و آن شب شبى مهتاب بود و در این میانه موسى علیه السّلام در آمد و در این هنگام او نوجوان بود و از سراى فرعون به پشت گردشگاه آمد و از موکب خود کناره گرفت و در حالى که سوار بر قاطرى بود و طیلسان خزى بر دوش داشت به نزد ایشان آمد، چون آن فقیه او را بدید، از صفاتش او را شناخت، برخاست و بر قدوم او افتاد و بر آن بوسه داد و گفت: سپاس خدایى را که مرا از دنیا نبرد تا آنکه تو را به من نشان داد و چون پیروانش چنین دیدند دانستند که او صاحب ایشان است و به شکرانه خداى تعالى بر زمین افتادند و موسى علیه السّلام جز این نگفت که امیدوارم خداوند در فرج شما تعجیل کند و بعد از آن غایب شد و به شهر مدین رفت و آن سالیان را نزد شعیب مقام کرد و این غیبت دوم از غیبت اوّلى بر آنها سخت‏ تر بود و آن پنجاه و چند سال مقدّر گشت، و گرفتارى آنها شدّت گرفت و آن فقیه نیز خود را مخفى ساخت و کسى را به نزد او فرستادند و گفتند ما بر استتار تو شکیبایى نداریم، پس به بیابانى بیرون شد و آنها را خواست و آنها را خوشدل ساخت و به آنها اعلام کرد که خداى تعالى به او وحى کرده است که پس از چهل سال فرج ایشان را خواهد رسانید همگى گفتند:
«الحمد للَّه»
و خداى تعالى وحى فرمود که به ایشان بگو بخاطر الحمد للَّه که بر زبان جارى کردید آن را به سى سال تقلیل دادم، گفتند:
«کلّ نعمة فمن اللَّه»،
هر نعمتى از جانب خداوند است،
وحى آمد که به آنها بگو آن را بیست سال کاهش دادم، گفتند:
«لا یأتی بالخیر إلّا اللَّه»
این خداست که خیر جارى مى‏ کند،
وحى آمد که به آنها بگو آن را به ده سال کاستم، گفتند:
 «لا یصرف السّوء إلّا اللَّه»
این خداوند است که بدى را دور مى‏سازد
و خداوند به آن فقیه وحى کرد که به ایشان بگو: از جاى خود حرکت نکنید که اذن فرج شما را دادم، در این میان موسى علیه السّلام در حالى که سوار بر حمارى بود ظاهر شد و آن فقیه خواست او را به شیعیان معرّفى کرده و موجبات استبصار آنها را فراهم سازد، موسى آمد و فقیه پرسید: فرزند که هستى؟ گفت: فرزند عمران، گفت: او فرزند کیست؟ گفت: فرزند قاهث فرزند لاوى فرزند یعقوب، گفت: چه آورده‏اى؟
گفت: رسالت از جانب خداى تعالى. آن فقیه برخاست و به دست موسى بوسه داد سپس در میان ایشان نشست و آنها را خوشدل ساخت و دستورات موسى را به ایشان ابلاغ کرد و سپس ایشان را متفرّق ساخت و از این زمان تا فرج ایشان که به غرق فرعون حاصل شد، چهل سال فاصله بود. 


کمال الدین - ترجمه پهلوان   ج‏۱  صفحه ۲۸۸

برای ظهورم دعا کنید

یکی از امور معنوی که انسان ها در طول زندگی به آن تمسک می کنند و در فراز و نشیب های دوران حیات، به ویژه در سختی ها به آن اهتمام می ورزند، مسئله «دعا»ست؛ امری که از طرفی آرامش بخش انسان است چراکه با دعا خود را متصل به حقیقت لایزال و کمال مطلق می بیند؛ حقیقتی که تکیه گاهی محکم تر از آن قابال تصور نیست و از طرف دیگر تجربه نشان داده که صرف دعا انسان را به سمت حاجتش نزدیک می کند.


در شریعت اسلام بر این مساله تاکید زیادی شده است. آنچه در این سطور ذکر می شود برخی از نتایج دعا برای فرج حضرت ولی عصر ارواحنا فدا می باشد.

آنچه از روایات به دست می آید این است که ظاهرا وقت ظهور حضرت قائم (عج) از اموری است که امکان عقب و یا جلو افتادن در آن وجود دارد. لذا به نظر می رسد که اگر جدیت و اهتمام منتظران حضرت (ع) به دعا برای ایشان در درون ایشان شکل گیرد امید آن می رود این همت بر دعا جهت ظهور، در جلو انداختن ظهور موثر باشد. ان شاء الله تعالی.

در اصول کافی از حماد بن عثمان روایت شده که گفت: شنیدم آن حضرت فرمود: به درستی که دعا قضا را بر می گرداند و پیچیدگی آن را می گشاید چنانچه رشته نخ باز شود با اینکه به سختی تابیده شده باشد. 1

از آنجا که به طور قطع غیبت حضرت صاحب (ع) از ناحیه ما سرچشمه می گیرد و به عبارتی قابلیت قابل در اینجا مخدوش است، بر خود ماست که با استمداد از خداوند متعال در رفع موانع ظهور که گاهی از دورن انسان ها نشات گرفته و گاهی از برون، به ما کمک کند و با عنایت خود این موانع را بر طرف ساخته و ابرهای غیبت را از مقابل خورشید وجود حضرت (عج) کنار زند.

اما از آثار و نتایجی که در دعا برای تعجیل در فرج حضرت ولی عصر(عج) مترتب است می توان به امور زیر اشاره کرد:

 

1. گشایش کار انسان ها و مومنین در دعای برای فرج

چنانچه حضرت مهدی (عج) در توقیع شریفی می فرماید: بسیار دعا کنید برای تعجیل فرج که آن فرج شماست. 2

آنچه از این روایت به ذهن می رسد این است که گشایش کار مومنین و فرج ایشان را مقید کرده اند به «دعای زیاد برای تعجیل فرج» به عبارتی لازمه حصول فرج در کار شیعیان و مومنین التزام آنها به کثرت و دعا برای تعجیل فرج است از طرف دیگر نیز باید گفت زمانی فرج واقعی برای شیعیان حاصل خواهد شد که حضرت مهدی (ع) ظهور کنند. لذا می توان چنین استنباط کرد که کثرت دعا برای تعجیل در فرج حضرت مساوی است با خود تعجیل در فرج و ظهور ایشان که به دست خداوند متعال می باشد.

 

2. دعای حضرت (ع) در حق دعا کننده برای فرج

حضرت ولی عصر (عج) در دعایی می فرمایند: و کسانی که برای یاری دین تو از من پیروی می کنند نیرومند کن و آنان را جهادگر در راه خودت قرار ده و بر بد خواهان من و ایشان پیروزشان گردان. 3

از آنجا که یکی از راه های یاری رساندن به اشخاص، یاری رساندن به وسیله زبان است، بی تردید دعا برای ایشان و درخواست برای رفع موانع خود نوعی یاری رساندن به ایشان است. از طرفی نیز با تفسیری که از علی بن ابراهیم قمی از آیه « و اذا حییتم بتحیة فحیوا باحسن منها او ردوها»4 ذکر کرده که منظور از تحیت را سلام و کارهای نیک دیگر دانسته 5 می توان چنین نتیجه گرفت که دعا که یکی از بهترین نیکی هاست هرگاه در مورد شخصی متحقق شود بر وی است که شخص دعا کننده را به بهتر از آنچه که او دعا کرده دعا کند. پس اگر خالصانه برای مولای خود دعا کنیم به طور قطع ایشان بهتر از آن دعا را خالصانه در حق ما خواهند کرد.



3. دفع بلا و وسعت روزی به واسطه دعا در فرج حضرت حجت (ع)

روایات متعددی بر این دو معنا دلالت می کند. در کافی به سند صحیحی از امام صادق (ع) آمده که فرمود: دعای مرد برای برادرش در غیاب او روزی را فراوان و ناگواریها را دور می سازد. 6 چنانچه در وسائل نیز از امام باقر (ع) نقل شده که فرمود: برتو باد که در غیاب برادران دینی خود برایشان دعا کنی که روزی را بر تو سرازیر می کند. 7

این روایات دلالت بر این می کند که این دو فایده برای دعا کننده درحق هر مومن غایبی صدق می کند پس اگر دعا در حق قطب عالم هستی، آن غایب از نظر که کاملترین ایمان ها از آن اوست باشد چه نیکو دعایی در حق مومن غایب خواهد بود که چه بسا روزی را به سمت دعا کننده سرازیر کند و دفع بلا از وی گرداند. لذا بر ماست که همواره بشتابیم به سوی دعا برای تعجیل در فرج ایشان.

 

4. تشرف به دیدار آن حضرت در بیداری یا در خواب

در خصوص این مسئله روایاتی وارد شده چنانه در کتاب «جنة الامان» از امام صادق (ع) روایت شده که فرمود: هر کس بعد ازنماز صبح و بعد ازنماز ظهر بگوید: " اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم" نمی میرد تا اینکه قائم آل محمد(ع) را درک کند. 8

همچنین شیخ طبرسی در کتاب مکارم الاخلاق روایتی را از ائمه معصومین نقل می کند که : هر کس این دعا را بعد از هر نماز بخواند و بر آن مواظبت نماید آنقدر زنده بماند که از زندگی ملول گردد، و به دیدار صاحب الامر(ع) مشرف شود. اول این دعا این است: " اللهم صل علی محمد و آل محمد، اللهم ان رسولک الصادق المصدق...."9 این دعا خود مشتمل بر دعا برای تعجیل در فرج می باشد که به چند طریق روایت شده. 10

 

5. ثواب شهادت زیر پرچم قائم (ع)

دلیل براین اثر در نتبجه دعا جهت ظهور حضرت روایاتی است که در این رابطه وارد شده. در مجمع البیان از حارث بن مغیره آمده که گفت: د رمحضر امام باقر(ع) بودیم که فرمود: آنکه از شما این امر را شناخته و منتظر آن باشد و خوبی را در آن ببیند مانند کسی است که به خدا قسم در رکاب قائم با شمشیر خود جهاد کرده باشد. سپس فرمود: بلکه والله مانند کسی است که در خدمت رسول خدا (ص) با شمشیر جهاد کرده باشد. سپس فرمود: بلکه به خدا قسم همچون کسی است که درخیمه رسول خدا (ص) شهید شده باشد. 11

وجه استشهاد این روایت بر اینکه دعا بر حضرت دلالت بر آن دارد که در روایات ذکر شد، این است که شخصی که برای تعجیل فرج حضرت مهدی (عج) دعا می کند از جمله مصادیق این عنوان است که در روایت آمده چون از آثار انتظار و منتظر بودن و خوبی را در ظهور حضرتش دیدن، این است که با زبان برای نیل به این فرج دعا کرد. 12

اینها بخش بسیار اندکی از ثمرات دعا جهت ظهور حضرت مهدی (ع) بود که در چند سطر به طور خلاصه ذکر شد. آنچه که از مجموع روایات به دست می آید این است که اهمیت دعا برای فرج حضرت ارواحنا فدا بسیار زیاد است به طوری که همانطور که در سابق گفته شده در برخی از روایات فرج انسان را در کثرت دعا برای فرج حضرت (ع) معلق کرده. لذا بر تمام دوست داران آن جناب است که زمان هایی را در شبانه روز از اوقات خود را جهت این امر اختصاص قرار دهند و پر واضح است زمانی که دعا چنین اثر شگرفی خواهد داشت به طور قطع اگر با عمل و انجام وظایف محول شده به هر انسان در جامعه و خانواده همراه شود، تاثیر آن به مراتب بیشتر از صرف دعا خواهد بود.

به امید روزی که ندای انا المهدی او گوش های زنگار بسته بشریت را جلا دهد.

منبع: تبیان


1. کافی 2/469.
2. کمال الدین 2/ 485.
3. مهج الدعوات 302.
4. سوره نساء آیه 86.
5. تفسیر قمی 1/ 145.
6. کافی 2/ 507.
7. وسائل 4/1146 ح 7.
8. بحار الانوار 86/ 77.
9. مکارم الخلاق 284.
10. رک مکیال المکارم ج 1 بخش 6.
11. مجمع البیان 9/238.
12. برای مطالعه بیشتر در این رابطه به کتاب مکیال المکارم جلد اول بخش 5 رجوع کنید.

دعای عهد

یکی از نزدیکان امام خمینی (ره) می‌گوید: «یکی از چیزهایی که امام در روزهای آخر به من توصیه می ‌کردند، خواندن دعای عهد بود. ایشان می ‌گفتند: صبحها سعی کن این دعا را بخوانی؛ چون در سرنوشت دخالت دارد.

 برای آشنایی با فرازها و مضامین بلند دعای عهد پای صحبت حجت الاسلام محمد صادق کفیل، استاد مرکز تخصصی مهدویت نشسته ایم. آنچه می خوانید گزیده ای از این گفتگوست؛
 
1-  دعای عهد، منقول از کدام یک از ائمه اطهار (ع) است و چه کسی بر لزوم حراست از آن در عصر غیبت تأکید کرده است؟
دعای عهد، منقول از امام صادق (ع) است. امام صادق (ع) نقل کرده اند: «هر که چهل صباح این عهد را بخواند از یاران قائم ما باشد و اگر پیش از ظهور آن حضرت از دنیا برود، خدا او را از قبر بیرون آورد که در خدمت آن حضرت باشد و حق تعالی به هر کلمه آن هزار حسنه، او را کرامت فرماید و هزار گناه از او محو کند.» همه بزرگان، پیوسته ما را به خواندن دعای عهد سفارش کردند. هنگام رحلت امام خمینی (ره) در بیمارستان و انتقال مفاتیح ایشان به بیت، مشاهده شد که نشانه مفاتیحشان در صفحه دعای عهد است و این نشان دهنده اهمیت این دعاست. حضرت امام تا آخر عمر پر برکت خویش به خواندن این دعا مقید بودند.

2- دعای عهد چه خط مشی و افقی را برای منتظران ترسیم می کند؟
یکی از دغدغه های جدی منتظران این است که زندگیشان رنگ و بوی زندگی مهدوی بگیرد. ما همیشه به دنبال این هستیم که بدانیم زندگی مهدوی چه نوع زندگی ای است؟ بهترین مسیر زندگی مهدوی در دعای عهد ترسیم شده است. در دعای عهد، فضیلتهای مختلفی وجود دارد و ابعاد مختلف زندگی مهدوی رقم خورده است. به فرموده امام صادق (ع) کسی که 40 صبح دعای عهد را بخواند از یاران حضرت می شود. در حقیقت خواندن این دعا توفیق یاری حضرت را فراهم می کند. توفیق رجعت، یکی دیگر از فضیلتهای این دعاست. این دعا به قدری فضیلت دارد که در هر کلمه دعای عهد به انسان هزار حسنه داده می شود و به هر کلمه ای هزار سیئه از انسان بخشیده می شود.

3- عنوان این دعا این نکته را می رساند که مسئله تجدید بیعت با امام زمان (عج) مهمترین فراز و مضمون این دعاست. به چه مضامینی جز تجدید عهد در این دعا اشاره شده است؟
دعای عهد، اول مسیری را که برای زندگی رقم می زند، خداشناسی است. شروع این دعا با اوصاف خداست. کسی که می خواهد امام زمانش را بشناسد اول باید خدا را بشناسد. در دوران غیبت نیز سفارش شده که دعای «اللهم عرفنی نفسک......؛ خدایا خودت را به من بشناسان که اگر تو را نشناسم پیامبرت را نمی شناسم و اگر پیامبر را نشناسم حجتت را نمی شناسم و اگر حجت خدا را نشناسم از دین گمراه می شوم» را زیاد بخوانید. خداشناسی، مقدمه امام شناسی است. انسانی که به دنبال امام عصر (عج) است باید انسانی توحیدی و خداشناس باشد. در ابتدای دعای عهد 16 وصف از اوصاف خدا بیان می شود. پروردگار نور عظیم، پروردگار کرسی بلند، پروردگار دریای جوشان، پروردگار سایه و آفتاب داغ، فرو فرستنده تورات و انجیل و زبور و قرآن عظیم، پروردگار فرشتگان مقرب و پیامبران خدا از جمله اوصافی است که برای خداوند در این دعا آمده است. در بخش دوم دعای عهد وارد مرحله درود و سلام به امام می شویم. در این بخش از دعا می خوانیم: «اللهم بلغ مولانا الامام المهدی القائم بامرک...؛ خدایا برسان مولای ما را، آن امام راهنمای راه یافته و قیام کننده به فرمان تو که درود خدا بر او و پدران پاکش باد.» واژه «مولا» یعنی نزدیکترین. «ولی» در کتاب لغت یعنی اوج قرب، به حدی که هیچ حائلی بین تو و او نباشد. کسی که هر صبحگاه این جمله را به امامش بگوید، حرکتش تا شب جهت دار می شود. در این دعا به امام می گوییم که تو پیشوای منی. یعنی در هر قدم باید بنگریم امام چه گفته و چه چیز مرضی رضای امام عصر (عج) است. امام زمان (عج) هادی و هدایت کننده است و علاوه بر اینکه دغدغه هدایت ما را دارد خودش هدایت شده است. دعای عهد به منتظران، افق جهانی می بخشد. در این دعا می خوانیم: «صلوات الله علیه و علی آبائه الطاهرین عن جمیع المؤمنین و المؤمنات فی مشارق الارض و مغاربها...؛ درودهای خداوند بر او و پدران پاکش باد از طرف همه مردان و زنان با ایمان در مشرقهای زمین و مغربهای هموار آن....» منتظران با قرائت این دعا در ابتدای صبح از طرف همه مؤمنان سراسر جهان به امام سلام می دهند. این فراز از دعا نشان می دهد که دغدغه شخصی داشتن و امام را تنها برای خود خواستن، غلط است. منتظر واقعی دغدغه جهانی دارد. چنین انتظاری انتظار مثبت و پویاست. این انتظار، همان انتظاری است که امام خمینی (ره) و بزرگان ما دغدغه آن را داشتند. چون امام خمینی (ره) هر روز صبح دعای عهد می خواندند و با فرازهای این دعا پیوند داشتند، می دانستند که باید جهانی بنگرند و زمینه ساز ظهور مصلح جهانی باشند. امام وقتی انقلاب کردند فقط به ایران فکر نکردند بلکه تأکید داشتند که باید برای دنیا بستر سازی شود. سلام به امام زمان (عج) در این دعا از حیث کمیت، جهانی و از حیث کیفیت به اندازه عرش خداست. کیفیت سلام به امام در این دعا بلند نظری منتظر را می رساند. انسان منتظر، بلند نظر است و اندیشه جهانی دارد و وقتی خواسته ای هم دارد با نگاهی عمیق و طولانی، آن را مطرح می کند. برخی امام را برای رفع مشکلات خود طلب می کنند اما برخی منتظران، دغدغه جهانی دارند و وقتی مشکلی در غزه و لبنان اتفاق می افتد، نگران می شوند.

 4- فلسفه سفارش به قرائت دعای عهد هنگام صبحگاه چیست؟
عهد و پیمان و میثاق با امام از دیگر مضامین این دعاست. عهد در زندگی منتظر باید همیشگی باشد. وقتی زندگی بر مبنای انتظار شکل گرفت عهد، دائمی وهمیشگی می شود. منتظر واقعی هرگز از عهدش با امام رویگردان نمی شود. قرائت صبحگاهی این دعا موجب می شود که فراموش نکنیم پیش از هر کس با امام خود عهد بستیم و اولویت عهد با امام را بر همه پیمانها حفظ کنیم چرا که «رسم عاشق نیست با یک دل دو دلبر داشتن / یا ز جانان یا ز جان باید دل برداشتن». مردم بصره خدمت امام رضا (ع) رسیدند و از یونس بن عبدالرحمن گله کردند. یونس ناراحت شد. امام رضا (ع) به یونس فرمودند: «ای یونس چه کار داری مردم چه می گویند، وقتی امام تو از تو راضی است.» عهد با امام زمان (عج) یعنی زندگی بر اساس رضایت حضرت مهدی (عج). کسی که دست بیعت با امام زمان (عج) می دهد فقط رضایت حضرت را در نظر می گیرد نه کس دیگری را. عمل بر اساس دغدغه و خواسته امام باید اولویت منتظران باشد. سفارش شده که انسان بعد از اقامه نماز و برقراری ارتباط با خدا و قبل از برقراری ارتباط با دیگران، دعای عهد را قرائت کند و با امام خود عهد ببندد. انسان مؤمن قبل از اینکه از کسی انرژی بگیرد باید هر صبح از امامش انرژی بگیرد. سفارش شده این دعا به طور مداوم و هر صبح قرائت شود چون تجدید عهد، مقدمه پایداری است. پیوسته جریان طاغوت و نفسیات در حرکتند، پس هر مؤمن و منتظر نیز باید هر روز و هر صبح در تلاش و تکاپو باشد. همان طور که در دستورات ما سفارش شده که پیوسته باید نماز اقامه شده و ارتباط با خدا برقرار شود، پیوسته باید دعای عهد قرائت و تجدید عهد تکرار شود. در روایات نیز عمل مداوم به عمل کثیر ترجیح داده شده است.

5- منتظران با قرائت دعای عهد چه خواسته ای از پروردگار خود دارند؟
در دعای عهد بعد از تجدید عهد با امام، هشت مقام را از خدا طلب می کنیم. در این فراز از دعا می خوانیم: «اللهم اجعلنی من انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه والممتثلین لاوامره و المحامین عنه و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه؛ خدایا قرار ده ما را از یاران و کمک یارانش و دفاع کنندگان از او و شتابندگان به سوی او در برآوردن خواسته هایش و انجام دستورات و اوامرش و مدافعین از آن حضرت و پیش گیرندگان به سوی خواسته اش و شهادت یافتگان پیش رویش.» در این دعا از خدا می خواهیم که یار امام زمان (عج) و کمک کار امام شویم و از آن حضرت دفاع کنیم، در انجام مقاصد و حوایج امام سرعت بگیریم، اوامر آن حضرت را گوش دهیم، از امام حمایت کنیم، به اراده امام زمان (عج) سبقت بگیریم و در رکاب امام به درجه رفیع شهات برسیم. زندگی منتظر باید بر مبنای یاری امام شکل بگیرد. به عنوان مثال کسی که می خواهد از امام حمایت کند باید اطلاعات مهدوی کافی داشته باشد تا بتواند شبهات مربوط به حضرت را پاسخگو باشد و از مقام ولایت حضرت دفاع کند. کسی که از خدا می خواهد حامی امام باشد باید بداند دنیای غرب علیه مهدویت چه کرده و از امام ما چه چهره ای ساخته است و خودش به عنوان یک منتظر شیعه در برابر این اقدامات دشمنان چه کرده است.
 
6- حاجت و دعای امام زمان (عج) چیست و مردم چه قدر در برآورده شدن حاجت امام نقش دارند؟
حاجت امام زمان (عج) فرج است. امام دغدغه ظهور دارد. ما باید به این نتیجه برسیم که فرج امام به دست ماست. امام از ما گله دارد که چرا برای ظهورش کاری نمی کنیم و به سمت ظهور قدمی برنمی داریم. حضرت مهدی (عج) هنگام تولد در سحرگاه نیمه شعبان در آغوش پدر دعا کردند که «خدایا! گشایش دوستان من در فرج من است، فرجم را نزدیک کن.» آن حضرت در غیبت صغری در کنار مسجد الحرام دست به دعا برداشتند و فرمودند: «خدایا! فرجم را نزدیک کن.» دغدغه ما نیز باید فرج و ظهور باشد. شیعه منتظر باید هر شب از خود بپرسد که در راستای این دغدغه امام گام برداشته یا نه؟ و از وجود نورانی حضرت بپرسد که «اوفیت یا صاحب الزمان؟»؛ یا صاحب الزمان! به عهدم وفا کردم یا نه؟ شهدای کربلا نیز هنگام شهادت از امام حسین (ع) می پرسیدند که ای پسر رسول خدا! به عهدم وفا کردم یا نه؟

 

7- به جز خداشناسی، امام شناسی، تجدید عهد و گسترش افق دید منتظران چه مضامین دیگری در دعای عهد آمده است؟
در بخشی از دعای عهد از خدا می خواهیم که اگر در طول زندگی ما ظهور رخ نداد و ما از دنیا رفتیم هنگام ظهور، دوباره برگردیم؛ «اللهم ان حال بینی و بینه الموت الذی جعلته علی عبادک حتما ً مقضیا ً فاخرجنی من قبری مؤتزرا ً کفنی شاهرا ً سیفی مجردا ً قناتی ملبیا ً دعوة الداعی فی الحاضر و البادی؛ خدایا اگر حایل شد میان من و او آن مرگی که قرار داده ای آن را بر بندگانت حتمی و مقرر، پس بیرونم آر از گورم کفن به خود پیچیده با شمشیر آخته و نیزه برهنه، پاسخگویان به ندای آن دعوت کننده بزرگوار در شهر و بادیه.» در رجعت، خوبان خوب و بدان بد به دنیا برمی گردند. کسی که این خواسته را در دعایش مطرح می کند افق زندگی اش بر مبنای رجعت شکل می گیرد. کسی که با افق رجعت زندگی می کند، خود را برای زندگی در رکاب حضرت و سایر اهل بیت علیهم السلام آماده می سازد تا امام، رهبری و او تبعیت کند. کسی که این مقامات عالی را از خدا بخواهد، شیدای ظهور می شود. در این مرحله است که به طور جدی برای فرج امام دعا می کند و از خدا تعجیل در فرج را طلب می کند. برای عاشق ظهور شدن باید ظهور را بشناسیم. برای تربیت جامعه مهدوی، سیمای ظهور باید خوب به جامعه معرفی شود. ظهور حضرت یعنی آبادی زمین.

همان گونه که در فرازی از این دعا آمده است: «... واعمر اللهم به بلادک و احی به عبادک...؛ خدایا! آباد گردان به دست او شهرها و بلادت را و زنده گردان به وسیله اش بندگانت را.» آبادی زمین در یاد و ذکر خداست. زیبایی حکومت حضرت در این است که به خاطر خدا، خدا پرستیده شود نه به خاطر بهشت و جهنم. زمان حکومت حضرت، زمان زندگی و حیات بندگان است.

مقام معظم رهبری نیز در این زمینه فرمودند: «ظهور یعنی شروع زندگی.» در بخش پایانی دعا نیز آمده است: «... فاظهر اللهم لنا ولیک وابن بنت نبیک المسمی باسم رسولک...؛ پس آشکار کن برای ما خدایا نماینده ات را و فرزند دختر پیامبرت که همنام رسول توست.» این مضامین، مبین این مطلب است که حضرت با اوصاف پیامبر ظهور می کند. آن حضرت سیمای پیامبر را دارد و رحمة للعالمین است. ایشان پناه بندگان مظلوم است. امام در حکومتش از مظلوم حمایت می کند و هر کس که یار ندارد امام، یار و کمک کارش می شود. ایشان احکام دین را که تعطیل شده، زنده می کند.

منبع: تبیان

خاطره ای جالب از علامه حسن زاده آملی

یکی از دلایل اصلی ناتوانی دیدار با امام زمان (عج)

استاد علامه حسن‌ زاده آملی‌ دام‌ عزّه ‌العالی، با بیان خاطره ‌ای شخصی، یکی از دلایل اصلی ناتوانی دیدار با حضرت صاحب العصر و زمان (عج) را چنین عنوان کرد.

 علامه فرمود: به آقای سید محمد حسن الهی، برادر بزرگتر مرحوم علامه طباطبایی (‌ره) که در عرفان و سیر و سلوک از شاگردان مرحوم سید ‌علی ‌آقا قاضی (ره) بود، مکرر عرض می‌ کردم: وقتی خدمت آقا (علامه قاضی) می ‌رسید، از جانب من از ایشان خواهش کنید که مرا هم در تشرف به خدمت حضرت بقیة الله (عج) شریک خود نمایید و برای من نیز اجازه ملاقات بگیرید (چون می‌ ‌دانستم این دو بزرگوار به این سعادت عظمی می ‌رسند).

روزی در شهر آمل بعد از ظهر خواستم استراحت کنم، بچه‌ها داد و فریاد کردند و مانع استراحتم شدند. من عصبانی شدم و با آنها تندی نمودم و پرخاش کردم؛ ولی بعد از آن، خودم پشیمان شدم و از این که بچه ‌ها را ناراحت کردم، وجدانم ناراحت بود. عصر رفتم بازار و مقداری شیرینی و میوه خریدم و به منزل آوردم که شاید بدین وسیله دل بچه ‌ها را به دست آورم. با این حال، وجدانم آرام نمی ‌‌گرفت و آشفته خاطر بودم.

بالاخره، تصمیم گرفتم در سفری به تبریز با مرحوم سید محمد حسن الهی ملاقات کنم. وقتی به خدمت ایشان رسیدم، پیش از این که علت مسافرتم را بگویم، گفتم: عرض مرا به خدمت استاد (سیدعلی قاضی) رساندید؟ فرمود: من راجع به این موضوع نامه ‌ای به شما نوشتم و چون آدرس شما را نداشتم به خدمت آقای اخوی (سید محمد حسین طباطبایی) فرستادم که به شما برسانند. در آن نامه یادآور شدم که وقتی پیام شما را به آقا عرض کردم، آقا تأملی کرد و سپس با ناراحتی فرمودند:  ایشان چگونه می‌ خواهند این راه را طی نمایند، با آن اخلاقی که نسبت به همسر و کودکان انجام داده و با آن ها دعوا کرده ‌اند؟! با آن اخلاق و تندی چگونه می ‌شود به این رتبه و مقام رسید؟!

سپس جناب استاد آیت ‌الله حسن‌زادة آملی دام ظله العالی، بحث را ادامه داده و از آن این نتیجه ‌ی عبرت‌آموز را گرفته ‌اند: آری در این راه، ناهمواری ‌ها، دست‌ اندازها، پیچ ‌و خم‌ها و خطر های زیادی هست که سالک و شیعه باید هشیارانه مواظب و مراقب خود باشد و تمام اعضا و جوارح خود را همیشه کنترل نماید. (1)


پی نوشت:(1) مؤسسه تحقیقاتی فرهنگی اهل بیت علیهم السلام، فریادگر توحید، ص141.
منبع: تبیان

فردا دیر است...!

در مورد فلسفه و حکمت غیبت آخرین حجت خدا سخنان بسیاری گفته شده و احتمالات متعددی مطرح گشته است. اما شاید این احتمال که فلسفه غیبت آزمودن مؤمنان و تمیز و تشخیص مدعیان دروغین پیروی از ولایت و منتظران از ولایت مداران واقعی و منتظران راستین است، از دیگر احتمالات پذیرفتنی تر و نزدیک تر به واقع باشد.

کلاس درسی را در نظر بگیرید که آموزگار آن برای آزمودن دانش آموزانش دقایقی کلاس را ترک گفته اما دورادور نظاره ‌گر آنان است. آنچه او مشاهده می ‌کند چه خواهد بود؟ گروهی از دانش آموزان از غیبت آموزگار سوء استفاده کرده و به آزار و اذیت دیگر همکلاسی‌ ها پرداخته ‌اند؛ گروهی دیگر با شیطنت ‌های کودکانه خود همه کلاس را به هم ریخته ‌اند؛ عده‌ای دیگر با حسرت تمام چشم به فضای بیرون از کلاس دوخته و تماشاگر دانش آموزانی هستند که در حیات مدرسه مشغول جست و خیزند؛ برخی از دانش آموزان هم فرصت را غنیمت شمرده و به انجام تکالیف عقب مانده خود مشغولند.

قطعا به هنگام حضور دوباره آموزگار به کلاس و اطلاع دانش آموزان از این که او دورادور همه آنها را زیر نظر داشته است، آنهایی که وقت خود را با شیطنت و بازیگوشی به هدر داده اند بسیار شرمنده خواهند شد.
جهان عصر غیبت نیز همانند همین کلاس درس است. کلاسی که در ظاهر استاد در آن حضور ندارد. اما حرکات و سکنات هیچیک از دانش آموزانش از نگاه تیزبین استاد دور نیست و همه آنها باید به هنگام ظهور پاسخگوی شیطنت ‌ها یا بازیگوشی‌ های خود باشند.

شاید بیان کلامی از امام عصر(عج) برای درک بهتر آنچه گفته شد مؤثر باشد. آن حضرت در یکی از توقیعات خود می ‌فرماید:

فلیعمل کلّ امری ء منکم بما یقرب به من محبتّنا و لیتحنّب ما یدنیه من کراهتنا، و سخطنا، فإنَّ أمرنا بغتة. فجاءة حین لا تنفعه توبة، ولا ینجیه من عقابنا ندم علی حوبة. (طبرسی، الإحتجاج، ص495؛ بحارالانوار، ج53، ص176، ح 7)؛ پس هر یک از شما باید آنچه را که موجب دوستی ما می ‌شود پیشه خود سازد و از هر آنچه که موجب خشم و ناخشنودی ما می‌ گردد، دوری گزیند؛ زیرا فرمان ما به یکباره و ناگهانی فرا می ‌رسد و در آن زمان توبه و بازگشت برای کسی سودی ندارد و پشیمانی از گناه کسی را از کیفر ما نجات نمی ‌بخشد.

آری، همه ما در آزمونی بزرگ واقع شده ‌ایم. آزمونی که اگر از آن سربلند بیرون آییم برترین مردم همه روزگاران خواهیم بود. (بحارالانوار، ج52، ص122، ح4) و اگر از عهده آزمون برنیاییم فردای ظهور باید در برابر حجت خدا پاسخگو باشیم. پس بیاییم از همین امروز و پیش از آنکه واقعه ناگهانی ظهور فرا رسد خود را برای پاسخگویی در برابر امام عصر(ع) آماده کنیم؛ چرا که فردا خیلی دیر است.
منبع: تبیان