آخرین مسافر

آخرین مسافر

آخرین مسافر

آخرین مسافر

سخنان پیامبر (ص) درباره امام زمان (عج)

پیامبر اکرم (ص): مهدی از فرزندان من است اسم او اسم من و کنیه او کنیه من است، از نظر اخلاق و رفتار شبیه ترین مردم به من است، برای او غیبت و حیرتی است که امتها در آن گمراه شوند ، سپس مانند شهاب ثاقب پیش اید و زمین را پر از عدل و داد نماید همانگونه که پر از ظلم و جور شده باشد.

 امام محمد باقر(ع) از پیامبر اکرم (ص) روایت می کند که فرمود: خوشا بر احوال کسی که قائم اهل بیت مرا ادراک کرده و در غیبت و پیش از قیامش پیرو او باشد، دوستانش را دوست بدارد و با دشمنانش دشمن باشد، چنین کسی در روز قیامت از رفقا و دوستان من و گرامی ترین امت من خواهد بود.

امام علی (ع) از حضرت محمد (ص) روایت می کند که حضرت فرمودند: برترین عبادت انتظار فرج است.

ابن عباس از رسول خدا (ص) روایت کرده که فرمود : علی بن ابی طالب پس از من امام امت و خلیفه من بر آنان خواهد بود و قائم منتظری که زمین را پر از عدل و داد نماید همانگونه که پر از ظلم و جور شده باشد از فرزندان اوست و قسم به خدایی که مرا بشیر و نذیر مبعوث فرمود کسانی که در دوران غیبتش بر اعتقاد بدو ثابت باشند از کبریت احمر کمیاب ترند؛  آنگاه جابربن عبدالله انصاری گفت: آیا قائمی که از فرزندان توست غیبت دارد؟ فرمود: به خدا چنین است تا در آن غیبت مومنان باز شناخته شده و کافران نابود شوند، ای جابر! این امر از امور الهی و سری از اسرار ربوبی و مستور از بندگان خدا است ، مبادا در آن شک کنی که شک در امر خدای تعالی کفر است.

از امام صادق(ع) روایت است که پیامبر اکرم(ص) به علی(ع) فرمود: ای علی! بدان که شگفت انگیزترین مردم از جهت ایمان و عظیم ترین آنها از روی یقین ، مردمی هستند که در آخرالزمان خواهند بود پیامبر را ندیده اند و از امام نیز محجوبند ، اما به سوادی که بر بیاضی رقم خورده است ایمان دارند.

منبع: کمال الدین و تمام النعمه ، ج ۱ ، باب ۲۵

اثبات امامت فقط با یک کتاب!!


درباره امام عصر(عج) آثار و کتب فراوانی وجود دارد امّا شاید مراجعه به قدیمی‌ترین آثار در این باره زوایای گوناگون و موثقی را بدست دهد. از جمله این آثار ارزشمند کتاب غیبت نعمانی و کتاب کمال الدین است که در این نوشتار برآنیم تا با آنها بیشتر آشنا شویم:

کتاب غیبت نعمانی
کتاب غیبت نعمانی از کتاب‌های قدیمی است که نزد همه علمای شیعه موثق بوده و از کتاب‌های گرانقدر به شمار می‌رود. در جلالت این کتاب همین کافی است که شیخ مفید در کتاب ارشاد خود در آخر باب سوّم در ذکر امام قائم(عج) فرمودند: هر کس اخبار غیبت امام عصر(عج) را می‌خواهد به کتاب غیبت نعمانی رجوع کند که در این باب کتاب جامعی است.
این کتاب دارای بیست و شش باب است و در هر باب به ذکر احادیث و روایات از اهل بیت (علیهم‌السلام) درباره حضرت حجت(عج) پرداخته است. همچنین به بررسی آیات قرآنی در این باره و احادیث نبوی(صلی الله علیه و آله) اهتمام فراوان دارد. مقدمه کتاب به قلم توانای مصنف کتاب شیخ نعمانی است که درباره غیبت امام زمان(عج) به نکات ارزنده‌ای اشاره دارد. به گفته برخی از علمای گرانقدر شیعه فقط همین کتاب غیبت نعمانی در اثبات امامت و غیبت امام زمان (عج) کافی است.

غیبت نعمانی تألیف محمدبن ابراهیم بن جعفر ابوعبدالله کاتب نعمانی معروف به ابن ابی زینب است. نعمانی از مشایخ عظیم القدر امامیه و معاصر شیخ کلینی صاحب کتاب اصول کافی است. همچنین نویسنده کتاب، معاصر ابن عقده و محمدبن احمد صفوانی و مسعودی صاحب کتاب مروّج الذهب است که زمان غیبت صغری را ادراک نموده است. شیخ نجاشی در کتاب رجال، نعمانی را از جمله اصحاب عظیم القدر امامیه معرفی نموده و ایشان را با القابی چون شریف المنزله، صحیح العقیده و کثیر الحدیث ستوده اند که در بغداد متولد شد و از آنجا به سوی شام رفت و در همان جا از دنیا رفت.

کتاب کمال الدین
از دیگر کتب قدیمی درباره امام زمان(عج) کتاب شریف کمال الدین و تمام النعمه است که جناب صدوق ابن بابویه متوفی 381 هـ .ق آن را در شصت و دو باب درباره امام زمان(عج) تألیف نموده است و در همه ابواب کتاب به روایات نبوی(صلی الله علیه و آله) و احادیث ائمه (علیهم‌السلام) درباره امام زمان(عج) پرداخته است که با ذکر سلسله سند آنها از جمله کتب معتبر به شمار می‌رود.

 سبب تألیف کتاب
شیخ صدوق در اول کتاب در سبب تألیف به بیانی تفصیلی پرداخته‌اند که به طور خلاصه آن است: پس از مراجعت از زیارت ثامن الائمه امام رضا(علیه‌السلام) شبی را در منزلی به دور از خانواده اقامت نمودم که در عالم خواب دیدم که در مکه مکرمه‌ام و در حال طواف بیت الله هستم. در آن حال به حضور امام زمان(عج) تشرّف یافتم و ایشان در خواب به من فرمودند: چرا کتابی درباره غیبت تصنیف نمی‌کنی؟ پس از آن از خواب بیدار شدم و تا طلوع فجر به دعا و گریه و بی تابی به سر بردم و در صبح همان روز آغاز به تألیف این کتاب نمودم.
بررسی این کتب شریف درباره امام زمان(عج) حاکی از آن است که تلاش علمای شیعه در حفظ و نگهداری روایات و ادله مبتنی بر غیبت امام عصر(عج) کوششی پرثمر بوده است که امروزه از آن دهها و صدها کتاب درباره امام زمان(عج) روییده است که هرچه بیشتر در جهت نشر معارف اهل بیت(علیهم‌السلام) است.
باشد که از رهروان واقعی امام زمان(عج) باشیم. إن شاء الله 


منبع: نورپرتال


بشارت امیرمؤمنان ‏علیه السلام به مسجد جمکران‏


مطابق نقل خلاصة البلدان از کتاب مونس الحزین شیخ صدوق، امیر مؤمنان(علیه السلام) از مسجد مقدّس جمکران سخن گفته است.

محمّد بن محمّد بن هاشم حسینی رضوی قمی، به تقاضای مولی محمّد صالح قمّی، به سال 1179 هجری، در باره‏ فضیلت شهر قم و تاریخچه‏ تأسیس مسجد مقدّس جمکران، کتاب ارزش‏مندی تألیف و آن را خلاصة البلدان نام نهاده است.

شیخ آقا بزرگ تهرانی، این کتاب را مشاهده کرده و گزارش آن را در الذریعه آورده است.1

مرحوم کاتوزیان، این کتاب را در اختیار داشته، فرازهایی از این کتاب را در کتاب أنوار المشعشعین آورده است.

وی، در این رابطه، حدیثی از امیر مؤمنان علیه السلام آورده، که فرازهایی از آن را در این جا می‏آوریم و علاقه مندان به تفصیل بیش‏تر را به کتاب انوار المشعشعین رهنمون می‏شویم. او می‏گوید:

در کتاب خلاصة البدان از کتاب مونس الحزین - از تصنیفات شیخ صدوق - با سند صحیح و معتبر، از امیرمؤمنان علیه السلام روایت کرده که خطاب به حذیفه فرمود: «ای پسر یمانی! در اوّل ظهور، خروج نماید قائم آل محمّد علیه السلام از شهری که آن را قم گویند2 و مردم را دعوت به حق می‏کند، همه‏ خلائق از شرق و غرب، به آن شهر روی آورند و اسلام، تازه شود ... .

ای پسر یمانی! این زمین، مقدّس است، از همه‏ی لوث‏ها، پاک است ... عمارت آن، هفت فرسنگ در هشت فرسنگ باشد. رایت وی بر این کوه سفید بزنند، به نزد دهی کهن، که در جنب مسجد است، و قصری کهن - که قصر مجوس است - و آن را "جمکران" خوانند. از زیر یک مناره‏ آن مسجد بیرون آید، نزدیک آن جا که آتش‏خانه‏ گبران بوده ... .»3

از این حدیث شریف، استفاده می‏شود به طوری که مسجد سهله در دوران ظهور حضرت بقیّة اللَّه أرواحنا فداه، پایگاه آن حضرت خواهد بود، مسجد مقدّس جمکران نیز در عصر ظهور، جایگاه خاصّی دارد و پایگاه دیگری برای آن حضرت است.

مرحوم کاتوزیان، پس از نقل متن کامل حدیث، به شرح و تفسیر آن پرداخته، درباره‏ کوه سفید و قصر مجوس و دیگر تعبیرهایی که در حدیث شریف آمده و ما به جهت اختصار نیاوردیم، به تفصیل، سخن گفته است.4

خوانندگان گرامی، توجّه دارند که احادیث ملاحم، چندان نیازی به تحقیق در سند ندارند؛ زیرا، جز معصومان (علیهم السلام) که با سرچشمه‏ وحی مربوط بودند، شخص دیگری نمی‏توانست خبری بگوید که صدها سال بعد تحقّق پیدا کند.

روزی که امیرمؤمنان (علیه السلام) به حذیفه از مسجد جمکران خبر می‏داد، در سرزمین حجاز و عراق، کمتر کسی نام قم را شنیده بود، لذا می‏بینیم که در احادیث فراوانی، به هنگام بحث از قم، به "در نزدیکی ری" تعبیر شده تا به این وسیله، موقعیّت جغرافیایی شهر قم، برای اصحاب ائمّه(علیهم السلام) روشن گردد.

از این رهگذر، احتمال نمی‏رود که احدی از مردم حجاز، نام جمکران را به عنوان یکی از دهات قم شنیده باشد.

نکات ریزی که در مورد قصر مجوس و آتش‏خانه‏ گبران آمده، مطلبی نبود که در حجاز و عراق، کسی از آن آگاه باشد.

به هنگام صدور این حدیث از مولای متّقیان(‏علیه السلام)، کسی نمی‏توانست پیش بینی کند که در کنار دهِ جمکران، در آینده، مسجدی ساخته خواهد شد و با حضرت بقیّة اللَّه (عج) - که آن روز متولّد نشده بود - ارتباط خواهد داشت.

هنگامی که شیخ صدوق، این حدیث را در کتاب مونس الحزین درج می‏کرد، بدون تردید، این مسجد، مناره نداشت.

هنگامی که صاحب خلاصة البلدان، در قرن دوازدهم، این حدیث را از مونس الحزین نقل می‏کرد، باز هم مسجد مقدّس جمکران، مناره‏ای نداشت؛ زیرا، برای نخستین بار، در سال 1318 هجری، یک مناره در زاویه‏ جنوب شرقی مسجد ساخته شد. 5

هنگامی که مرحوم کاتوزیان، این حدیث را در کتاب أنوار المشعشعین می‏نوشت، مسجد جمکران، فقط یک مناره داشت و تا چند سال پیش نیز به همین منوال بود، ولی در این حدیث آمده است که «از زیر یک مناره‏ آن، مسجد، بیرون آید.» 6

این تعبیر، صریح است در این که به هنگام ظهور حضرت بقیّة اللَّه، ارواحنا فداه، مسجد مقدّس جمکران، بیش از یک مناره خواهد داشت، در حالی که به هنگام چاپ کتاب ( 1327 هجری) مسجد، فقط یک مناره داشت.

 
منبع: تبیان



پاورقی
1) الذّریعة، ج 7، ص 216.
2) تردیدی نیست که قیام نخستین حضرت بقیةاللَّه، أرواحنا فداه، از مکّه‏ی معظّمه و کنار خانه‏ی خدا است. این حدیث و احادیث مشابه، به حرکت‏های بعدی آن کعبه‏ی مقصود، نظر دارد.
3) انوار المشعشعین، ج 1، ص 453.
4) انوار المشعشعین، ج 1، ص 454 - 458.
5) گنجینه‏ی آثار قم، ج 2، ص 672.
6) أنوار المشعشعین، ج 1، ص 454.