آخرین مسافر

آخرین مسافر

آخرین مسافر

آخرین مسافر

از قیام مظلومانه حسینی تا غیبت غریبانه مهدوی

سالار شهیدان حضرت امام حسین (علیه السلام) در آن شبی که از مدینه خارج می شدند به زیارت قبر جدشان رسول الله(صلی الله علیه و آله) رفتند و عرض کردند:

«درود بر تو ای رسول خدا! من حسین، فرزند فاطمه... هستم و نوه تو که مرا در میان امت خود به جای نهادی، .... گواه باش که این مردم دست از یاری من برداشتند و مرا ضایع کردند و از من نگهبانی نکردند و این است شکوه من نزد تو تا تو را دیدار کنم.»[1]

امام حسین(علیه السلام) به اراده و خواست خود از مدینه بیرون نرفت. حرکت شبانه ایشان در اواخر ماه رجب به همراه خانواده در شرایطی بود که بر اثر اصرار یزید در بیعت گرفتن از ایشان جان مبارکشان در خطر بود. این نوشتار در پی آن است که به مشابهت موقعیتی که امام حسین(علیه السلام) درگیر آن شدند با شرایطی که حضرت مهدی(علیه السلام) را ناگزیر از غیبت کرد اشاره کند.

 
خروجی که امام در آن ناگزیر بود

حضرت مهدی(علیه السلام) در زیارت ناحیه مقدسه درباره قیام جدشان سید الشهداء(علیه السلام) می فرماید:

«... تا آن زمان که ستم دست تعدی دراز کرد و ظلم و بیداد نقاب از چهره بر افکند و ... در حالی که تو در حرم جدت سکنا گزیده بودی و از ستم پیشگان دوری فرموده و همدم محراب و خانه گشته و از لذت ها و شهوت ها بریده بودی و به مقدار توانایی و امکانات خویش با قلب و زبان به انکار منکرات و رد ناپسند ها پرداخته بودی. پس در آن زمان بود که ... بر تو لازم شد که با فاجران و بدکاران به جهاد برخیزی پس همراه با فرزندان و خویشان و پیروان دوستانت حرکت کردی...»

شبی که امام حسین(علیه السلام) از مدینه به سوی مکه حرکت کرد شب یکشنبه بیست و هشتم ماه رجب سال شصت هجری بود و در هنگام خروج از شهر این آیه را که درباره خروج موسی(علیه السلام) از شهر مصر نازل شده بود خواند: «فخَرَجَ مِنهَا خَائفًا یَترَقَّبُ قَالَ رب‏ نجِّنىِ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِین[2] ؛ موسى ترسان و نگران از آنجا بیرون رفت [در حالى که مى‏] گفت: "پروردگارا، مرا از گروه ستمکاران نجات بخش".»

در این باره امام حسین(علیه السلام) در گفتگویی که بین ایشان و ابن عباس در مکه رخ داد موقعیت خود را و ناگزیر بودن خود را برای خروج از مدینه، چنین شرح می دهد:

«ای ابن عباس، چه می گویی درباره گروهی که فرزند دختر پیامبر خود را از خانه و جایگاه و محل ولادت خود و از حرم رسول خدا(صلی الله علیه و آله) بیرون رانده و همسایگی قبر پیامبر(صلی الله علیه و آله)، محل ولادت، مسجد و محل هجرت او را، از او گرفتند و چنان رعب و ترس در دل او جای دادند که در هیچ مکانی استقرار نمی یابد و به هیچ مکانی نمی تواند پناه ببرد. اراده کشتن و ریختن خون او را کرده اند در حالی که هرگز به خدا شرک نورزیده و جز او هیچ کس را پشتیبان خود ندانسته و از آرمان های رسول خدا(صلی الله علیه و آله) ذره ای روی نگردانده است».[3]

بنابراین سید الشهداء(علیه السلام) به واسطه جور دستگاه خلافت و تعلل خواص امتش و همچنین به دلیل کوتاهی و بی تفاوتی عموم مردم نسبت به حق در شرایطی قرار گرفتند که برای حفظ دین جدشان چاره ای جز خروج و قیام نداشتند.

در مورد علت غیبت حضرت مهدی(علیه السلام) نیز دلایل مختلفی از طریق روایات رسیده است که به نظر می رسد عمده ترین آن ها شرایطی باشد که به سبب ستم پیشگی مردم در جامعه فراهم شد و عرصه را بر حضور امام دوازدهم(عجل الله تعالی فرجه) تنگ کرد.

 
غیبتی که چاره ای از آن نبود

از محضر امام حسین علیه السلام سوال کردند: آیا شما صاحب این امر هستید؟ فرمود: «لَا، وَ لَکِنْ صَاحِبُ الْأَمْرِ الطَّرِیدُ الشَّرِیدُ، الْمَوْتُورُ بِأَبِیهِ، الْمُکَنَّى بِعَمِّهِ، یَضَعُ سَیْفَهُ عَلَى عَاتِقِهِ ثَمَانِیَةَ أَشْهُر؛ نه من نیستم، بلکه صاحب این امر کسی است که از میان مردم کناره گیری می کند و خون پدرش بر زمین می ماند و کنیه او کنیه عمویش خواهد بود. آن گاه شمشیر بر می دارد و هشت ماه تمام شمشیر بر زمین نمی گذارد»[4].

"شرید" که در روایت امام حسین(علیه السلام) به آن اشاره شده است از القاب حضرت ولی عصر(علیه السلام) است که به معنای "رانده شده" می باشد. به این معنا که مردم قدر نعمت حضور ایشان را نشناختند و در مقام ادای حق ایشان بر نیامدند و حضرت از مردم فاصله گرفت چنان چه در روایتی خطاب به علی بن مهزیار ایشان می فرماید: «پدرم به من وصیت نمود که منزل نگیرم از زمین، مگر جایی از آن که از همه جا مخفی تر و دورتر باشد...».[5]

علامه مجلسی(ره) درباره این حدیث می فرماید: «الموتور بابیه»; یعنی، کسی که پدرش را کشته اند و طلب خونش را نکرده اند. مراد از «والد»، امام حسن عسگری علیه السلام، یا امام حسین علیه السلام و یا جنس والد است که شامل همه ائمه علیهم السلام می شود.[6]

همچنین حضرت مهدی(علیه السلام) به هنگام ظهور، آیه ای را تلاوت می کنند که از نظر مضمون به آیه ای شبیه است که جد بزرگوارشان هنگام خروج از مدینه خواندند:

حضرت مهدی(علیه السلام) وقتی ظهور کند، این آیه را می‌خواند[7]: «فَرَرْتُ مِنْکُمْ لَمَّا خِفْتُکُمْ فَوَهَبَ لِی رَبِّی حُکْماً وَ جَعَلَنِی مِنَ الْمُرْسَلِین[8]؛ چون از شما ترسیدم، از شما گریختم، تا پروردگارم به من دانش بخشید و مرا از فرستادگان قرار داد.»

 
تاریخ، شاهد همیشگیِ قدر نشناسی مردم

البته آنچه درباره قیام حضرت امام حسین(علیه السلام) و غیبت امام عصر(علیه السلام) گفته شد و شرایطی که مردم برای ایشان فراهم کردند، اختصاص به این اولیای الهی ندارد بلکه تاریخ همواره درباره پیامبران الهی و ائمه(علیهم السلام) شاهد قدر نشناسی مردم بوده است. در چنین شرایطی حجت الهی در جامعه ضعیف قرار داده می شود و مورد ظلم واقع می شود. چنان چه مضمون این آیات را نیز در گوشه دیگری از تاریخ، حضرت موسی(علیه السلام) خوانده است.

بنابراین می توان گفت غیبت و غربت امام مهدی(علیه السلام) در امتداد مظلومیت امام حسین(علیه السلام) واقع شده است که تا ظهور و حکومت همه جانبه مستضعفان در زمین ادامه دارد.

 

پی نوشت:

[1]. بحارالانوار، ج 44، ص327.
[2]. سوره قصص، آیه 21.
[3]. تسلیه المجالس و زینه المجاس (مقتل الحسین (ع))، ج2، ص 166.
[4]. بحارالانوار، ج51، ص134.
[5]. نجم الثاقب، حاج میرزا حسین طبرسی نوری، ص 78.
[6]. به نقل ازمقاله: امام حسین (ع) به انتظار نشسته است.
[7]. ر.ک: مجلسی، بحارالانوار، ج52، ص292.
[8]. سوره شعراء،آیه 21.

منبع: تبیان

چه کنیم تا لایق نگاه حضرت مهدی عجل الله فرجه الشریف شویم؟

در زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) که مقامشان از تمامی امامان بالاتر است؛ عدّه زیادی آن وجود مبارک را می‏دیدند، امّا خدای سبحان درباره آن‌ها فرمود: «... وَ تَراهُمْ یَنْظُرُونَ إِلَیْکَ وَ هُمْ لا یُبْصِرُون‏ »(1)؛ آن‌ها را می‏بینی که به تو می‏نگرند؛ ولی تو را نمی‏بینند. آنان اهل نظر هستند، اما اهل بصیرت نیستند. هنر این است که به گونه‏ای باشیم که وجود مبارک امام زمان (علیه‌السلام) ما را ببینند. اگر ما در مسیر صحیح حرکت کنیم لایق نگاه حضرت مهدی (عج الله تعالی فرجه الشّریف) خواهیم گشت. راه های قرار گرفتن در مسیر صحیحِ حرکت، به قرار زیر است:

 

همدلی با یکدیگر

در نامه‌اى از ناحیه مقدّس امام زمان عجل الله تعالی فرجه براى شیخ مفید فرستاده شده؛ حضرت، نبود صفا و یکدلى در بین شیعیان را سبب غیبت خود مى شمرند.

وَلَوْ أَنَّ أشْیاعَنا ـ وَفَّقَهُمُ اللّهُ لِطاعَتِهِ ـ عَلَى اجْتِماع مِنَ الْقُلُوبِ فِی الْوَفاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیهِمْ لَما تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْیمْنَ بِلِقائِنا، وَلَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعادَةُ بِمُشاهَدَتِنا عَلى حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَصِدْقِها مِنْهُمْ بِنا ... (2)

اگر شیعیان ما ـ که خداوند توفیق طاعتشان دهد ـ در راه ایفاى پیمانى که بر دوش دارند، همدل مى شدند، میمنت ملاقات ما از ایشان به تأخیر نمى‌افتاد، و سعادت دیدار ما زودتر نصیب آنان مى‌گشت، دیدارى بر مبناى شناختى راستین و صداقتى از آنان نسبت به ما ... .

 

تلاش در ترک گناهان

در ادامه همان نامه، آقایمان بیان فرمودند که علّت مخفى شدن ما از آنان چیزى نیست جز آن‌چه از کردار آنان به ما مى‌رسد و ما توقّع انجام این کارها را از آنان نداریم: فَما یحْبِسُنا عَنْهُمْ إِلاّ ما یتَّصِلُ بِنا مِمّا نَکْرَهُهُ وَلا نُۆْثِرُهُ مِنْهُمْ.

هر زمان دیدیم که رابطه ما با آن بزرگوار کمرنگ شده؛ بدانیم که خداوند از ما راضی نیست. زیرا از امام محمد باقر علیه السلام، نقل شده است: اذا غضب الله تبارک و تعالی علی خلقه، نحانا عن جوارهم (3) هنگامی که خداوند از آفریدگانش خشمگین شود، ما (اهل بیت) را از مجاورت با آن‌ها دور می سازد.

عدم رضایت خداوند از ما، دلیلی جز گناهان ما ندارد. پس بیاییم با ترک گناهانمان زمینه ظهور حضرت را فراهم سازیم.


تلاش در رشد عقلانی و اخلاقی

در روایتی از پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلم) آمده است: یخرج قوم من المشرق یوطئون للمهدی سلطانه (4): «قومی از مشرق زمین، خروج می‌کنند که زمینه‌ساز سلطنت و حکومت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف خواهند بود».

این آماده سازی می‌تواند در زمینه فرهنگ و عقلانیت مردم باشد، که در صورت بالا رفتن سطح آن، زمینه برای ظهور حضرت، فراهم خواهد شد. از امام باقر علیه السلام نقل شده است که فرمود: اذا قام قائمنا وضع یده علی رۆوس العباد فجمع به عقولهم و اکمل به اخلاقهم (5) « چون قائم ما، قیام کند؛ دستش را بر سر بندگان می‌گذارد و عقول آنها را متمرکز ساخته و اخلاق را به کمال می‌رساند».

از این حدیث استفاده می‌شود که کار حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، تکمیل نقص عقول و اخلاق مردم است تا از معارف الهی بهره مند شوند. در نتیجه این مردم هستند که با تلاش خود و بالا بردن سطح علم، اخلاق و فرهنگ جامعه می‌توانند زمینه‌ساز ظهور کلی حضرت شوند تا به واسطه آن به کمال عقلانی نهایی برسند.


انتظار
دعا همراه با گریه و زاری

در روایتی از امام ششم (علیه السلام) در مورد تعجیل در ظهور حضرت چنین آمده است: شما هم اگر مثل بنى اسرائیل در درگاه خداوند به گریه و زارى بپردازید، خداوند فرج ما (اهل بیت‌ (علیهم السلام)) را نزدیک خواهد کرد؛ اما اگر چنین نباشید، این سختى تا پایان مدتش، طول خواهد کشید.(6)

دعا و آرزوی ظهور نباید فقط صرفا زبانی باشد بلکه باید قلباً نیز منتظر حضرت باشیم و منتظر واقعی حضرت باشیم.انتظار فرج داشتن یعنى انتظار در رکاب امام بودن و جنگیدن و احیاناً شهید شدن، یعنى آرزوى واقعى و حقیقى مجاهد بودن در راه حق، انتظار فرج داشتن یعنى واقعاً در نیت ما این باشد که در رکاب امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشّریف) و در خدمت ایشان دنیا را اصلاح کنیم.(7)

امام صادق علیه السلام، در فضیلت انتظار فرج مهدى (عج الله تعالی فرجه الشّریف) فرمودند:  «هر کس از شما بمیرد، در حالى که انتظار ظهور حاکمیت دین خدا را داشته باشد، همچون کسى است که در خدمت قائم (عج الله تعالی فرجه الشّریف) باشد در خیمه او ...؛ بلکه همچون کسى است که در رکاب قائم (عج الله تعالی فرجه الشّریف) بجنگد، نه به خدا، مانند کسى است که در رکاب پیامبر (صلى الله علیه و آله) شهید شده باشد. (8)

زراره مى‏گوید: به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: فدایت شوم، اگر زمان غیبت را درک نمودم، چه کار کنم؟ آن حضرت فرمود: اى زراره، اگر آن زمان را درک کردى، این دعا را بخوان: «اللَّهُمَّ عَرِّفْنى‏ نَفْسَکَ فَانَّکَ انْ لَمْ تُعَرِّفْنى‏ نَفْسَکَ لَمْ اعْرِفْ نَبِیَّکَ، اللَّهُمَّ عَرِّفْنى‏ رَسُولَکَ فَانَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى‏ رَسُولَکَ لَمْ اعْرِفْ حُجَّتَکَ، اللَّهُمَّ عَرِّفْنى‏ حُجَّتَکَ فَانَّکَ انْ لَمْ تُعَرِّفْنى‏ حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دینى‏» (9)


خداوندا، خودت را به من بشناسان، زیرا اگر خودت را به من نشناسانى، پیامبرت را نخواهم شناخت. پروردگارا، فرستاده‏ات را به من بشناسان، چون اگر او را به من معرفى نکنى، حجت تو را نخواهم شناخت. بار الها، حجت (امام وقت) خود را به من معرفى کن، چرا که اگر او را به من نشناسانى، در دینم گمراه خواهم شد.

آرى، آن کسى که مى‏خواهد، از یاران امام زمان باشد، باید همه توان خود را در ایجاد تقوا و پاکى و عدالت به کار برد و در پاسدارى از اسلام بکوشد.


آقا جان دیگران فکر می کنند که من آدم خیلی خوبی هستم؛ پاکِ پاک. ولی من که خودم رو بهتر از بقیه می‌شناسم، می‌دونم که گناهکارم. آرزو می‌کردم همونی بودم که مردم فکر می‌کنند. از این‌که خوب نیستم ناراحتم، از این که خالص نیستم ناراحتم. مولا جان دستم رو بگیرید، عزیز زهرا اگه من بدی کنم؛ دیگران کارایی که من انجام دادم رو، به نام شما می زنند، مولا جان کمکم کنید که منتظر واقعی شما شوم، مددم کنید که در راه شما قدم بردارم .الهی آمین. اللهم صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فی فرج مولانا صاحب الزمان.

 

پی نوشت ها:

1.       سوره مبارکه اعراف، آیه 198.

2.       بحارالأنوار، ج53، ص177.

3.       الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏1، ص  343.

4.       سنن ابن ماجه، ج2، ح 4088.

5.       بحار الانوار، ج52، ص336، ح71.

6.       همان، ص132؛ البرهان، ج‏3، ص 125؛ المیزان، ج‏10، ص331.

7.       مجموعه ‏آثار استاد شهید مطهرى، ج‏23، ص 597.

8.       بحارالانوار، ج 52، ص 126.

9.       منتخب‏الاثر، ص 501.


منبع: تبیان

عید فطر و اهمیت دعا برای امام عصر (عج)

اگر به دعاهای وارده درماه رمضان و مخصوصاً روز عید فطر توجه کنیم، درمی یابیم که در اکثر آنها به امام عصر(عج) توجه ویژه شده است و همه آنها در ارتباط مستقیم و غیر مستقیم با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است. برخی از ادعیه وارده از این قرار است:

اوّل: دعاى ندبه؛ قرائت دعای ندبه در روز عید فطر توجه خاص به امام زمان(عج) است.

دوّم: دعائیکه هنگام خروج برای نماز عید فطر وارد شده وآن بدین شرح است:

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى وَلِیِّکَ الْمُنْتَظِرِ أَمْرَکَ‏ الْمُنْتَظَرِ لِفَرَجِ أَوْلِیَائِکَ اللَّهُمَّ اشْعَبْ‏ بِهِ الصَّدْعَ وَ ارْتُقْ بِهِ الْفَتْقَ وَ أَمِتْ بِهِ الْجَوْرَ وَ أَظْهِرْ بِهِ الْعَدْلَ وَ زَیِّنْ بِطُولِ بَقَائِهِ الْأَرْضَ وَ أَیِّدْهُ بِنَصْرِکَ وَ انْصُرْهُ بِالرُّعْبِ وَ قَوِّ نَاصِرَهُمْ وَ اخْذُلْ خَاذِلَهُمْ وَ دَمْدِمْ عَلَى مَنْ نَصَبَ لَهُمْ وَ دَمِّرْ عَلَى مَنْ غَشَّهُمْ وَ اقْصِمْ بِهِمْ رُءُوسَ الضَّلَالَةِ وَشَارِعَةَ الْبِدَعِ وَ مُمِیتَةَ السُّنَّةِ وَ الْمُتَعَزِّزِینَ بِالْبَاطِلِ وَ أَعِزَّ بِهِمُ الْمُۆْمِنِینَ وَ أَذِلَّ بِهِمُ الْکَافِرِینَ وَ الْمُنَافِقِینَ وَ جَمِیعَ الْمُلْحِدِینَ وَ الْمُخَالِفِینَ فِی مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى جَمِیعِ الْمُرْسَلِینَ وَ النَّبِیِّینَ الَّذِینَ بَلَّغُوا عَنْکَ الْهُدَى وَ اعْتَقَدُوا لَکَ الْمَوَاثِیقَ بِالطَّاعَةِ وَ دَعَوُا الْعِبَادَ إِلَیْکَ بِالنَّصِیحَةِ وَ صَبَرُوا عَلَى مَا لَقُوا مِنَ الْأَذَى وَ التَّکْذِیبِ فِی جَنْبِکَ اللَّهُمَّ وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَیْهِمْ وَ عَلَى ذَرَارِیِّهِمْ وَ أَهْلِ بُیُوتَاتِهِمْ وَ أَزْوَاجِهِمْ الطَّاهِرَاتِ وَ جَمِیعِ أَشْیَاعِهِمْ وَ أَتْبَاعِهِمْ مِنَ الْمُۆْمِنِینَ وَ الْمُۆْمِنَاتِ وَ الْمُسْلِمِینَ وَ الْمُسْلِمَاتِ الْأَحْیَاءِ مِنْهُمْ وَ الْأَمْوَاتِ وَ السَّلَامُ عَلَیْهِمْ جَمِیعاً فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی هَذَا الْیَوْمِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ اللَّهُمَّ اخْصُصْ أَهْلَ بَیْتِ نَبِیِّنَا مُحَمَّدٍ الْمُبَارَکِینَ السَّامِعِینَ الْمُطِیعِینَ لَکَ الَّذِینَ أَذْهَبْتَ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرْتَهُمْ تَطْهِیراً بِأَفْضَلِ صَلَوَاتِکَ وَ نَوَامِی بَرَکَاتِکَ وَ السَّلَامُ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُه‏.(1)

سوم: روز عید فطر و دعا برای فرج

در بخشی از دعای روز عید فطر امام سجاد(علیه السلام )می‌خوانیم: «وَاَعِنّی عَلی جِهادِ عَدُوِّکَ فی سَبیلِکَ مَعَ وَلیکَ کما قُلْتَ جَلَّ قَولُکَ اِنَّ اللّهَ اشْتَری مِنَ الْمُۆمنینَ اَنْفُسَهُمْ وَ اَموالَهُمْ بِاَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یقاتِلونَ فی سبیل اللَّهِ (2) ... اللَّهُمَّ فَاَرِنی ذلِکَ السَّبیلَ حَتَّی اُقاتِلَ فیهِ بِنَفْسی وَ مالی طَلَبَ رِضاکَ فَاَکُونَ مِنَ الْفائِزینَ (3) ؛ خدایا مرا بر جهاد با دشمنت در راه خودت همراه با ولیت [امام زمان] یاری کن، چنان که خود فرمودی و بزرگ است سخن تو که «خداوند از مۆمنان، جانها و اموالشان را خریداری کرده که [در برابرش] بهشت برای آنان باشد، [به این صورت که] در راه خدا پیکار کنند..» خدایا پس این راه جهادت را به من نشان بده تا با جان و مال برای رضای تو در آن بجنگم، پس [به شهادت رسیده] از رستگاران باشم.»گویا عید فطر یک نوع شکرانه به درگاه خداوند متعال، جهت نعمت ولایت و امامت است.عیدفطر شکرگزاری پیوند با امام است و منتظران در این عید اعلام می کنند که تمام توفیقات من به خاطر وجود امام زمانم است. بزرگداشت عید فطر به این معنی است که زندگی من در سایه امام عصر(عج) معنی پیدا می کند؛ چراکه در ادعیه و اعمال ماه مبارک رمضان دائما از امام یاد می کنیم و نوعی طی طریق به سوی الی الله است.

چهارم: دعای نورانی امام مهدی (عج) بعد از نماز صبح روز عید فطر این است:

 اَللّهُمَّ إنّی اَتَوَجَّهُ إلِیکَ بِمُحَمَّدٍ (صَلَّی اللهُ عَلیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم) اَمامِی وَ بِعَلِیّ‌ِ (عَلَیهِ الصَّلاهُ وَالسَّلام) عَنْ یَمینِی وَ خَلفِی وَ بِاَئِمَّتِی عَنْ یَسارِیْ اَستَتِرُوا بِهِمْ مِنْ عَذابِکْ (4).

خدایا! ما با این جلال و شکوه به حضور تو بار می یابم که از قهر و غضبت نجات پیدا کنم، بگونه ای که وجود مبارک پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) جلوی من باشد. و علی بن أبیطالب از طرف راست و پشت سر مرا حفظ کند. و ائمه دیگر طرف چپ مرا حفظ کنند. من مُحاط و محفوف به نبوّت و رسالت و ولایت و امامت باشم. من در این مجمع و این مجموعه به حضور تو بار می یابم ،و به وسیله اینها از قهر و عذاب تو نجات پیدا کنم.

این دعا چگونگی عرض حاجت به خداوند متعال را نشان می دهد، اینکه به چه کسانی متوسّل شویم ، چه کسانی را شفیع قرار بدهیم و از نبوّت آنها، از رسالت آنها، از ولایت آنها، از امامت آنها، از عصمت آنها، از حجّت بالغه بودن آنها مدد بگیریم .

هم چنین در روایتی از امام صادق (علیه السلام) آمده است، دعای «اَللّهُمَ اَدخِل عَلی اَهلِ القُبورِ السُرور... » دعای فرج و ظهور امام عصر ارواحنا له الفداء است. زیرا فقط درآن دوره است که همه غم ها تبدیل به شادی می شود. همه زندانی ها آزاد می شوند. همه نیازمندان بی نیاز می شوند. همه مشکلات بر طرف می شود. همه ناراحتی ها از بین می رود.

کسانی که جهت نماز عید می روند، از آنجا که نماز عید حق ویژه امام معصوم است، برآنهاست که بر این مصیبت غیبت امام، افسوس بخورند و جهت تعجیل فرج ایشان بسیار دعا کنند.

کلام آخر:

بیا که بر سر آنم که پیش پای تو میرم

ازین چه خوش ترم ای جان که من برای تو میرم

ز دست هجر تو جان می برم به حسرت روزی

که تو ز راه بیایی و من به پای تو میرم

ز پا فتادم و در سر هوای روی تو دارم

مرا بکشتی و من دست بر دعای تو میرم

پی نوشت ها:

1ـ بحار الانوار، ج88، ص17.
2ـ توبه/111.
3ـ صحیفة السجادیة الجامعة، ص 312؛ بحار الانوار، ج88، ص9.

4ـ تهذیب الأحکام (تحقیق خرسان)،ج‏3 ، ص140.


منبع: تبیان

یاد امام زمان (علیه السلام)

وظیفه ی یک شیعه و یک عاشق دلسوخته قبل از هر چیز یاد امام زمان است نه در هر صبح و شام ، بلکه درتمام ساعات عمر خود و درهر حال ازحالات و در هر مکانی از مکانها باید به یاد امام زمام باشد، نه آنکه هرگاه مریض یا گرفتار شد و یا در مرکزی از مراکزدینی، مانند حرم ائمه (علیه السلام) قرار گرفت به یاد امام بیافتد، زیرا عاشق آن است که آنی از یاد معشوق غافل نشود.


تأسف آن است که نه تنها دیگران به یاد امام نیستند بلکه شیعیان نیز امامشان را به فراموشی سپرده اند، در حالی که از یاد بردن ولی نعمت قبیح و زشت است. یاد، اما نه تنها یک وظیفه است که آرام بخش و نشاط آور، سازنده و تربیت کننده، اصلاح گر و شور آفرین و وسیله تقرب به خدا و توشه لحظه پر وحشت مرگ نیز هست .


البته از آثار و نشانه های معرفت امام یاد کردن از ایشان به مناسبت های مختلف و حتی به صورت دائمی و همیشگی است.  این حالت نتیجه محبت به ایشان می باشد . انسان وقتی کسی را دوست دارد ، به اندازه محبتش نسبت به او از یاد او غافل نمی شود ، ممکن است پیوند قلبیش با محبوب به اندازه ای قوی گردد که نتواند او را فراموش نماید . لذا در زمان غیبت که اهل معرفت از دیدن ظاهری حضرت محروم هستند هرگز او را قلبا از یاد نمی برند .


به تعبیر مرحوم آیه الله سید محمد تقی موسوی اصفهانی صاحب کتاب شریف « مکیال المکارم فی فوائد الدعا للقائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) » مومنان در یاد کردن از مولای خود به مقتضای درجات ایمان و مراتب معرفت و یقین خود ، درجات متفاوت و مراتب مختلفی دارند . سپس صاحب مکیال تذکراتی درباره چگونگی زنده نگه داشتن یاد امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در شبانه روز بیان کرده اند که ما ترجمه عبارات ایشان را در اینجا نقل می کنیم .


« چون صبح کنی پس بدان که این زندگی که خدا به تو داده به برکت آن حضرت است پس او را سپاس بگزار و خدا را به این نعمت شکر کن و مواظب خودت باش که مبادا این نعمت را در غیر رضای او صرف کنی که مایه تیره روزی تو خواهد شد . پس چنانچه در معرض گناهی قرار گیری به یاد آور که مولایت در این حالت زشت تو را می بیند ، پس به پاس احترام او گناه نکن . و اگر کار خوبی پیش آید به انجام آن سبقت کن . و بدان که آن نعمتی است الهی که خدا آن را به برکت مولایت به تو بخشیده است و در هر بامداد و شامگاه بر آن جناب سلام کن ، سلام غلامی که مشتاق دیدار اوست و از فراقش در سوز و گدار است ، سلام مخلصی که اشکهایش بر گونه هایش سرازیر است و باور دارد که در خدمت مولایش ایستاده است .


و چون هنگام نماز خواندنت فرا رسد حال مولایت را در وقع ایستادنش در پیشگاه خدای بزرگ متذکر شو . و با حضور قلب و خشوع جسم و چشم پوشی از غیر خدا به آن بزرگوار تاسی کن و بدان که توفیق یافتنت به این امر ، جز به برکت مولایت نیست . و این عبادت جز به موالات و پیروی آن حضرت از تو پذیرفته نمی شود و چون از نماز فارغ شدی آن حضرت را به سوی خدا وسیله و شفیع قرار ده که آن نماز را از تو قبول فرماید و پیش از هر دعایی به دعا کردن برای او آغاز کن و هرگاه حاجتی برایت پیش آید آن را بر حضرتش معروض دار و به درگاهش زاری کن تا او به درگاه خدا در بر طرف کردن آن از تو شفاعت کند


بنابراین ، ای دوستان امام زمان اگر صفای روح می طلبید، اگر تزکیه نفس می خواهید. اگر قدرت مبارزه با تمایلات نفسانی و وسوسه های شیطانی را جویا هستید، اگر از گناهان و خطاها پشیمان شده در پی وسیله استغفار به فکر درمان بیماری های روحی و ناهمواریهای معنوی افتاده اید، اگر تعالی روانی و نور باطنی می خواهید و بالاخره اگر کامیابی دنیا و آخرت را خواستارید، راه اصلی و مسیر حقیقی آن است که به یاد امام زمان باشید و به او روی آورید و دست به دامان او شوید، در تمام ساعات عمرتان به یاد او باشید، از او بخواهید، او را بجوئید، راه او را بپیمائید و در خانه او را بزنید، چرا که همه چیز آنجاست و همه کمالات در سایه مهر او و در پرتو اطاعت و کسب خوشنودی او و سرانجام از یاد اوست . شما در هر مقام و موقعیتی که هستید ، اگر می خواهید در تمام شئون زندگی و در همه مسائل اجتماعی ، به خصوص سازندگی روح انسانی وشکوفایی اندیشه ، به جائی برسید و به موقعیتهائی نایل شوید پیوسته به یاد او باشید و پیوندتان را با او محکم کنید که در غیر این صورت . تلاشها بی ثمر می ماند .


منبع:تبیان

اهداء ثواب‌ نماز و قرائت‌ قرآن‌ به‌ امام‌ زمان‌ (عج)

یکی‌ دیگر از آداب‌ و وظایف‌ مؤمنان‌ منتظر در عصر غیبت‌، هدیه‌ کردن‌ ثواب‌ نماز یا قرائت‌ قرآن‌ به‌ امام‌ زمان‌ علیه‌ السلام‌، است‌. همانطور که‌ هر یک‌ از ما برای‌ نشان‌ دادن‌ علاقه‌ و محبت‌ خود به‌ دیگران‌، کلمات‌ محبت‌آمیز بر زبان‌ می‌آوریم‌، به‌ دیدارشان‌ می‌رویم‌ یا به‌ آنان‌ هدیه‌ می‌دهیم‌ تا از دوستی‌ و محبت‌ متقابل‌ آنها برخوردار شویم‌، با بر زبان‌ آوردن‌ آیات‌ زیبای‌ قرآن‌ یا عبارات‌ و آیات‌ نماز، عشق‌ و علاقه‌ قلبی‌ خویش‌ را به‌ مولایمان‌ حضرت‌ صاحب‌ الزمان‌ (عج‌) هدیه‌ می‌کنیم‌ تا از محبت‌ و دوستی‌ آن‌ امام‌ بزرگوار بیشتر بهره‌مند گردیم‌. چنانکه‌ نقل‌ است‌ در زمان‌ امام‌ حسن‌ مجتبی‌ (علیه السلام‌) دخترک‌ خدمتکاری‌ با دسته‌ گلی‌ خوشبو نزد امام‌ آمد و شاخه‌ گلی‌ را به‌ آن‌ حضرت‌ هدیه‌ نمود. امام‌ در مقابل‌ این‌ کار پاداش‌ بزرگی‌ به‌ وی‌ بخشید. سپس‌ در مقابل‌ نگاه‌ متعجب‌ اطرافیان‌ خود فرمود: خداوند به‌ ما دستور داده‌ و فرموده‌ است‌:

هر گاه‌ کسی‌ شما را ستایش‌ کند شما باید در مقابل‌ به‌ ستایشی‌ بهتر از آن‌ یا مانند آن‌ پاسخ‌ دهید .

در واقع‌ ائمه‌ معصومین‌، علیهم‌ السلام‌، ما از این‌ هدیه‌ها بی‌نیازند، همانگونه‌ که‌ دریا از آنچه‌ ابرها بر آن‌ می‌بارند بی‌نیاز است‌. ولی‌ ما بی‌نیاز نیستیم‌ از اینکه‌ به‌ ایشان‌ هدیه‌ای‌ تقدیم‌ نماییم‌.


البته‌ در اینکه‌ نماز مخصوصی‌ به‌ عنوان‌ هدیه‌ به‌ حضرت‌ مهدی‌ یا به‌ یکی‌ از ائمه‌ اطهار، علیهم‌السلام‌، به‌ جای‌ آوریم‌ یا سوره‌ای‌ را به‌ عشق‌ آنان‌ ختم‌ کنیم‌، هیچ‌ حد و وقت‌ و شماره‌ای‌ نیست‌ و هر کس‌ به‌ مقدار محبت‌ و توانایی‌اش‌ به‌ محبوبش‌ هدیه‌ تقدیم‌ می‌کند و بر حسب‌ طاقتش‌ او را خدمت‌ می‌نماید. بدون‌ شک‌ نماز و قرآنی‌ که‌ با این‌ نیت‌ آغاز می‌شود علاوه‌ بر ثواب‌ و پاداشی‌ که‌ برای‌ صاحب‌ آن‌ به‌ همراه‌ دارد، پیوند و ارتباط‌ انسان‌ مومن‌ را با امام‌ غائبش‌ محکم‌تر می‌کند که‌ به‌ وسیله‌ آن‌ می‌تواند به‌ محبوب‌ خویش‌ نزدیک‌تر شود. چنانکه‌ امام‌ موسی‌ کاظم‌ (علیه السلام) در فضیلت‌ آنان‌ که‌ ثواب‌ قرائت‌ و ختم‌ قرآن‌ رابه‌ پیامبر و ائمه‌ اطهار، علیهم‌ السلام‌، هدیه‌ می‌کنند، فرموده‌اند:

پاداش‌ آنان‌ این‌ است‌ که‌ در روز قیامت‌ با ما اهل‌بیت‌ خواهند بود.

همچنین‌ یکی‌ از معصومین‌، علیهم‌ السلام‌، روایت‌ است‌ که‌ فرموده‌اند:

هر کس‌ ثواب‌ نماز خود (چه‌ واجب‌ و چه‌ مستجب‌) را برای‌ رسول‌ خدا و امیر المؤمنین‌ و امامان‌ بعد از آن‌ حضرت‌، علیهم‌ السلام‌، قرار دهد خداوند ثواب‌ نمازش‌ را آنقدر افزایش‌ می‌دهد که‌ از شمارش‌ آن‌ نفس‌ قطع‌ می‌گردد و پیش‌ از آنکه‌ روحش‌ از بدنش‌ برآید به‌ او گفته‌ می‌شود: هدیه‌ تو به‌ ما رسید پس‌ امروز، روز پاداش‌ و تلافی‌ کردن‌ (نیکیهای‌) توست‌. دلت‌ خوش‌ و چشمت‌ روشن‌ باد به‌ آنچه‌ خداوند برایت‌ مهیّا فرموده‌ و گوارایت‌ باد آنچه‌ که‌ به‌ آن‌ رسیده‌ای‌.

 

پی‌ نوشت :

- سوره‌ نساء ، آیه‌ 86

منبع: تبیان