رابطه ترافیک با انتظار فرج یا هجرت از تشویش به تثبیت

سلام 



یه روز معمولی، شروع، صبح، یه شهر شلوغ، 10000 جور آدم جور و ناجور، سر، صدا، هوای گرفته، وای بارون! ترافیک
 

(دیلینگ، دیلینگ )


- الو
-....
- سلام
-....
- ممنون
-...
- پشت چراغ قرمز
-...

-حدود یه رب دیگه 

-... 

- باشه خدافظ 

-...   

داشتم چی می نوشتم؟ 

 

وای بارون! ترافیک، بوغ، داد، دود، زود، دیر، دور، تاخیر، عجله، ماشین، BRT(سامانه اتوبوس های تندرو!)، تصادف، چراغ قرمز، پول، چک، موجودی، ... 


و همه اینها یعنی سرت آنقدر شلو 


(چراغ سبز شد)     

 

پز۱ نوشت:
1- و همین است رابطه ترافیک با معنویت
2- و همین است رابطه ترافیک با مسئله فلسطین
3- و همین است رابطه ترافیک با...
4- شاید اکثر اونایی که جهادی رو تجربه کردن این حرف رو تایید کنن که روستاها(مخصوصا دور افتاده تر ها و محروم تر ها) همواره یه قدم به خدا نزدیکترند نسبت به شهرها و میشه گفت جهادی یه جور هجرت از شلوغی و اضطراب به آرامش و سکوته. 

 


۱- به فتح پ و همان پس از نوشت منظور است!