آخرین مسافر

آخرین مسافر

آخرین مسافر

آخرین مسافر

رشوه خواری بس است

سلام

رمضان

 

 

  شستشویی کن و آنگه به خرابات  خرام
  تا نگردد ز تو این دیر خراب آلوده

 

 


 

ماه رمضان یک از احتمالات قوی زمان ظهور حضرت حجت است . چون در این ماه از همه مظاهر طبیعت در میآییم و نیازهایمان از حد آب و آش و خاک فراتر میرود . سرمان را از زمین خاکی به افلاک و آسمانها بلند میکنیم و اکثرا مشغول راز و نیازیم.طبیعی است ، هر قدر از تعلقات دنیوی خود کم کنیم و کمتر از تجملات آن تمتع بجوییم بیشتر لذت عبادت را میچشیم و راحت تر از آسایش این تن دل میکنیم.
پاک و صافی شو و از چاه طبیعت به در آی
که صفایی ندهد آب تراب آلوده
به قول حضرت حافظ که در بیت بالا جان را به آبی تشبیه کرده که در چاه طبیعت محبوس است ، تا از این چاه بیرون نیاییم آب جانمان از خاک طبیعت پاک نمی‌شود.بگذریم.
به نظر من ماه رمضان اردوگاهی است برای تربیت سربازان امام زمان ، ان شاءالله قرار است که در این ماه جرقه محبت مولایمان در دلمان آتش عشقش را شعله‌ور کند تا جهانی را در این عشق بسوزانیم.
رمضان ماه میهمانی خداست که هرکس به اندازه همت خود از آن استفاده میکند ، اما من چه میکنم ؟
این رمضان هم مثل هر ماه دیگر میگذرد و من در غفلت خویش غوطه‌ور خواهم بود؟
نمیخواهم که به اردوگاه سربازان امام زمان بپیوندم ؟
این چند روزی را که به رمضان مانده بیشتر مراقب باشیم تا مبادا با گناهانمان از شیطان رشوه بگیریم و این اردوگاه را ترک کنیم!
هر گناهی که انجام میدهیم مثل زرهای معاویه که سربازان امام حسن را از دور بر آن بزرگوار پراکنده کرد ما را از دور و بر اماممان دور میکند.
رشوه خواری بس است.

السلام علی الائمه الدعاه

السلام علی الائمه الدعاه و القاده الهداه

ائمه : جمع امام : پیشرو

دعاه : جمع داعی : دعوت کننده

قاده : جمع قائد : رهبر

هداه : جمع هادی : هدایت کننده

سلام بر پیشوایان دعوت کننده و رهبران هدایتگر



با توجه به اینکه در فراز اول ابتدا لفظ ائمه آمده و بعد از دعوت سخن گفته میتوان فهمید که اهل بیت قبل از اینکه مردم را به سوی خداوند دعوت کنند خود عامل به دستورات الهی بوده اند و خودشان مسیری را که به آن دعوت میکنند پیموده اند. و اینگونه نیستند که مردم را دعوت به کاری کنند که خودشان آن را انجام ندهند.



اما رهبرانی که مردم را هدایت میکنند چند دسته اند:

- رهبران گمراهی که مردم را به ضلالت و گمراهی دعوت میکنند.

- رهبران هدایت یافته ای که صلاحیت هدایت مردم را ندارند ، یعنی با اینکه مسیر را پیموده اند به مسیر احاطه کافی ندارند و خودشان به کمک دیگران این مسیر را پیموده اند.

- رهبرانی که مسیر را پیموده اند و صلاحیت هدایت هم دارند.



نکته بسیار لطیفی که در این مباحث میتوان به آن اشاره کرد سنخیت ما با امام است . یعنی هر اندازه که ما با امام سنخیت پیدا کنیم به همان اندازه به ایشان نزدیک میشویم .

برای مثال اگر ائمه دارای صفت دعوت به حق هستند ما نیز باید این صفت را در خود احیا کنیم . و مصداق آیه شریفه الا الذین ءامنو و عملو الصالحات و تواصو بالحق و تواصو باالصبر شویم.

البته نباید فراموش شود دعوت ما به سمت حق باید شرایط زیر را داشته باشد:

- از روی دلسوزی باشد

- برای رضای خدا باشد نه برای اینکه دوست دارم او هم شبیه من باشد.

- (و قولو قولا سدید)امر به معروف فقط در مواردی باشد که حکم صریحی در مورد آن آمده ، نباید روی مشتبهات و یک سری توهمات متدینین امر به معروف کرد که چه بسا این عمل مستحق عقوبت الهی باشد.

- نکته چهارم که از همه هم مهمتر است این است که باید خودمان عامل باشیم و از آن دسته‌ای نباشیم که خلوتشان با منبرشان زمین تا آسمان تفاوت دارد

این عیدها برای من آقا نمیشود !

یک سال دیگر از عمر گرانبار سبب خلقت ، او که همه آفرینش به گوشه جمالش آفریده شد ، او که همه آفرینش به یمن او روزی میخورند ، در غیبت گذشت . او که همه آفرینش برای او خلق شده بیش از هزار سال است که بیابان نشین است و من غاصب زمینم .
نمیدانم در این یک سال کسی بود که توانسته باشد به فرمایش حضرت که فرمود پناهگاه ما باشید عمل کند و مثل عباس پناهگاه حسین زمان شود یا اینکه ... ؟
همین‌‌قدر میدانم که من یکی شرمنده‌ام از رخسار زیبای حضرتش که به هیچ صراطی مستقیم نشدم و در سال اخیر عمر ایشان یکی از معضلات بزرگ حضرت بودم چه رسد به اینکه بخواهم باری هم از دوشش بردارم !
فکر کنم حرفی نزنم بهتر باشه ، فقط به بهانه نیمه شعبان یک غزل بسیار زیبا از جناب آقای حیدری تقدیم شما بزرگواران میکنم . باشد که تکانی بخوریم.



بر در میکده روزی چو گذارم افتد
چشم آلوده من بر رخ یارم افتد


رفتن میکده با غیر اجل ممکن نیست
کو اجل تا که به آن خانه گذارم افتد؟


مهربانی ز دو سر خوش بود اما چه کنم
اوست تنها ز رفاقت پی کارم افتد


محنت و غصه دنیا شده ساکن به دلم
چه کنم تا به دلم غصه یارم افتد؟


هر چه دستم بگرفت از ره دیگر رفتم
چه کنم تا گذرم سوی نگارم افتد؟


ترسم آن دوست که رنجیده ز دست و دل من
دست از من بکشد فتنه به کارم افتد


اشک ریزم به هوا خواهی او تا دم مرگ
تا که اشکش به روی خاک مزارم افتد


التماس دعا
منتظر یه شعر معرکه از استاد جعفری در روز نیمه شعبان باشید.

تجافی(به قلم اکبر رهنمون)

مسئله:اگر انسان به رکعت دوم امام جماعت برسد-پیش از رکوع یا هنگام رکوع-به امام جماعت اقتدا می کند و هنگامی که امام جماعت پس از رکعت دوم برای تشهد نشست وظیفه او این است که نیم خیز بنشیند و پس از اینکه تشهد امام تمام شد با او برخیزد.

این حالت نیم خیز نشستن را تجافی گویند.تجافی از جوف می آید و به معنای خالی کردن بدن از زمین است.حال فکر می کنید چرا باید نمازگزار این گونه منتظر امام جماعت باشد؟برای اینکه آماده باشد تا بتواند به محض برخاستن امام او نیز از جایش برخیزد.

حال کسی هم که می خواهد منتظر امام زمانش باشد باید اینگونه باشد.به طور کلی منتظر حالت نیم خیز دارد.یعنی نیمی از راه که کندن از این دنیا است را به تنهایی طی کرده و حال تنها منتظر یک ندا و ندا دهنده ی اسمانی است تا پرواز خود را شروع کند...

و در انتها یک دعا از زبان امام سجاد (ع) که بر مداومت بر آن تاکید شده است:اللهم ارزقنی تجافی عن دارالغرور و الانابه الی دارالخلود و الاستعداد للموت قبل حلول الفوت

خدایا!خالی شدن از این دنیا و بازگشت به سرای جاوید و آمادگی برای مرگ پیش از رسیدن آن را روزی ام کن.

راستی چند روزی است مشغول مطالعه کتاب آماده باش یاران امام زمان هستم و سعی می کنم نکاتی را که به نظرم جالبتر می رسند (بی شک تمامی مطالب این کتاب ارزنده جالب و زیباست)برای شما بیان کنم.از جمله همین پست.

یا حسین.انا مجنون الحسین