ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
درباره وجوه تشابه امام حسین (علیه السلام) و حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) روایات متعددی وجود دارد و پژوهشگران در این باره تالیف های ارزشمندی دارند. این نوشتار نیز بر آن است که بخشی از پیوند عاشورای امام حسین (علیه السلام) و انتظار حضرت مهدی (ارواحنا فداه) را باز گوید. پیوندی که رمز حیات شیعه و راز بقای آن است و به اعتقاد برخی صاحب نظران:
« "عاشورا" انتظار برآورده نشده ی شیعه است و "انتظار" عاشورای برآورده شده شیعه »
زمانه امام حسین (علیه السلام) عصر بدعت ها و غفلت ها است. سنت رسول (صلی الله علیه وآله) ترک شده است و کسی چون یزید بر مسلمین حکومت می کند و تنها شیوه زنده ماندن اسلام این است که حسین و یارانش به قربان گاه بروند.
حضرت مهدی (علیه السلام) نیز وقتی قیام می کند مردم به عصر جاهلیت بازگشته اند و معارف قرآن و دین را تحریف کردهاند. زمانه حسین و مهدی(علیهماالسلام) در انحراف فکری، فساد اجتماعی، رواج بی دینی و بدعت مشابه یکدیگر است.
امام حسین (علیه السلام) در خطبه کوتاهی در مسیر کربلا می فرمایند:
«براستی این دنیا سخت دگرگون و ناآشنا شده، خیر از آن رخت بسته و جز مقدار ناچیزى، همانند تهمانده ظرف، و زندگى پستى چون چراگاهى، از آن باقى نمانده. مگر نمىبینید کسى به حق رفتار نمىکند و از باطل دست نمىکشد. تا مۆمن، به حق، مشتاق لقاى خدا شود؟ من مرگ را جز سعادت نمىبینم و زندگى با ستمکاران را جز محنت نمىدانم. مردم بندگان دنیا هستند، دین لعابى است که تا زندگى روبراه است، به دور زبان مىگردانند و چون دوران آزمایش رسد دینداران کمیاب شوند. (1) »
حضرت علی(علیه السلام) نیز درباره دوران ظهور می فرمایند:
«وقتی مهدی(علیه السلام) قیام کند خواهش نفسانى را به هدایت آسمانى بازگرداند، و آن هنگامى است که - مردم- رستگارى را تابع هوى ساختهاند و رأى آنان را پیرو قرآن کند، و آن هنگامى است که قرآن را تابع رأى خود کردهاند. ...پس روش عادلانه را به شما بنماید و آنچه از کتاب و سنّت مرده است زنده فرماید. (2)»
همچنین فضیل بن یسار از حضرت صادق(علیه السّلام) روایت نموده که فرمود:
«هنگامى که قائم ما قیام میکند با مردم نادانى روبرو میگردد که در نفهمى از جهال جاهلیت که پیغمبر با آنها مواجه بود؛ بدترند عرض کردم: چطور؟ فرمود: وقتى پیغمبر (صلّى اللَّه علیه و آله) مبعوث شد مردم بتهائى از سنگ و صخرهها و چوبهاى تراشیده را پرستش می کردند و زمانى که قائم قیام میکند، همه مردم کتاب خدا (قرآن) را به میل خود تأویل نموده به آن استدلال می کنند (3)».
فریاد طلب یاری امام حسین (علیه السلام) در صحنه کربلا مشهور است، حضرت مهدی (علیه السلام) نیز وقتی قیام کند و همچنین در دوران غیبت، در طلب یار است.
از امام صادق (علیه السّلام) نقل شده فرمود: «هنگامى که امام حسین (علیه السّلام) با عمر سعد روبرو شد، و آتش جنگ شعلهور گردید، خداوند امداد غیبى پیروزى را بر فراز سر حسین (علیه السّلام) فرو فرستاد، به طورى که بالهاى خود را بر بالاى سر حسین (علیه السّلام) گشودند، سپس همان امدادها، امام حسین علیه السّلام را بین دو چیز- پیروزى بر دشمن و لقاى خدا- مخیّر نمودند، امام حسین علیه السّلام لقاى خدا را برگزید. امام حسین (علیه السّلام) در این هنگام فریاد زد:
«اما من مغیث یغیثنا لوجه اللَّه، اما من ذابّ یذبّ عن حرم رسول اللَّه
آیا فریادرسى نیست که براى خوشنودى خدا به فریاد ما برسد، آیا دفاعکنندهاى نیست که از حریم حرم رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله و سلم دفاع نماید؟ (4)»
حضرت مهدی (علیه السلام) هم در روز ظهور تکیه به خانه خدا می دهد و در حالى که پناه به او برده است، می گوید:
«اى مردم! ما از خداوند و هر کس که دعوت ما را بپذیرد استمداد مىکنیم. من از خانواده محمد پیغمبرتان هستم. ما از هر کس به خداوند و محمد نزدیکتریم.... من از هر کس به سنت پیغمبر آشناترم. شما را به خدا سوگند می دهم که هر کس سخن مرا شنید حاضران به غائبان برسانند من شما را به حق خدا و رسول و خودم که از دودمان رسول خدا میباشم قسم می دهم که ما را یارى نمائید و ستمگران را از ما دور کنید، زیرا ما (آل محمد) را ترسانیده و بر ما ستم نموده و ما و فرزندانمان را از خانههامان آواره کردند. به ما تعدى نمودند و از رسیدن بحق خود بازداشتند. اهل باطل ما را به وحشت انداختند، پس خدا را به نظر بیاورید و به ما آزار نرسانید، بلکه یارى کنید تا خدا هم شما را یارى نماید. (5)»
همچنین حضرت مهدی (علیه السلام) ضمن یکی از توقیعات خویش خطاب به شیعیان در عصر غیبت می فرماید:
«ما از رسیدگی و سرپرستی شما کوتاهی و اهمال نکرده و یاد شما را از خاطر نمیبریم. اگر جز این بود، دشواریها و مصیبتها بر شما فرود میآمد و دشمنان، شما را ریشه کن میکردند. تقوای خدا پیشه کنید و ما را برای رهایی بخشیدنتان، از فتنهای که به شما روی آورده است، یاری دهید. (6)».
به کاروان حسین (علیه السلام) کسانی پیوستند که امیدی بهشان نبود همچون زهیر و حر که یکی عثمانی بود و در صفین بر علیه علی شمشیر زده بود و دیگری فرمانده سپاه عمر سعد بود. وکسانی هم به بهانه های واهی از یاری امام سر باز زدند و یا در میانه راه از مولایشان بریدند چه آنانی که در میانه راه جداشدند و یا کسانی که از میدان نبرد گریختند.
در مورد قیام حضرت مهدی (علیه السلام) نیز امام صادق (علیه السلام) می فرمایند:
إِذَا خَرَجَ الْقَائِمُ خَرَجَ مِنْ هَذَا الْأَمْرِ مَنْ کَانَ یَرَى أَنَّهُ مِنْ أَهْلِهِ وَ دَخَلَ فِی سُنَّةِ عَبَدَةِ الشَّمْسِ وَ الْقَمَر
هنگامی که قائم قیام کند از امر(ولایت) او کسانی بیرون می روند که همواره چنین به نظر می رسید که از یاران او باشند و به امر (ولایت) او در میایند کسانی که مانند خورشید پرستان و ماه پرستانند(7).
امام محمد باقر (علیه السلام) نیز درباره امتحان شیعیان در آخرالزمان می فرماید:
«اى گروه شیعه! شیعه آل محمد! شما همچون سرمهاى که به چشم میکشند خالص می شوید. زیرا کسى که سرمه به چشم می کشد می داند سرمه کى وارد چشم مىشود ولى نمیداند چه وقت از بین میرود. شما نیز (روزگارى خواهید داشت) که یک نفر از شما صبح، خود را در راه دین حق مىبیند، ولى شب از دین بیرون رفته است، و در وقت شب در راه دین حق می باشد ولى صبح از دین خارج شده است.(8)»
امید آن است که در کربلای انتظار ندای "هل من ناصر" مهدی را لبیک گوییم و از کسانی باشیم که تا پیروزی در رکاب قائم آل محمد می مانند.
پی نوشت:
1) تحف العقول، حرانی، حسن بن علی، ص 245
2) نهج البلاغة / ترجمه شهیدى ، ص 138
3) بحار الأنوار) ،ج 52، ص 362
4) غم نامه کربلا (ترجمه االهوف على قتلى الطفوف)، ص 126
5) بحارالانوار، ج 52، ص 238
6) بحارالانوار، ج 53، ص 178
7) بحار الانوار، ج 52، ص 364
8) بحارالانوار، ج 52، ص 101
منابع:
عاشورا و انتظار، مجله انتظار موعود، سال دوم، شماره سوم، مسعود پور سید آقایی
مجلسی، بحارالانوار، ج52و 53
حرانی، تحف العقول
ابن طاووس، اللهوف علی قتلی الطفوف
منبع: تبیان
در زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) که مقامشان از تمامی امامان بالاتر است؛ عدّه زیادی آن وجود مبارک را میدیدند، امّا خدای سبحان درباره آنها فرمود: «... وَ تَراهُمْ یَنْظُرُونَ إِلَیْکَ وَ هُمْ لا یُبْصِرُون »(1)؛ آنها را میبینی که به تو مینگرند؛ ولی تو را نمیبینند. آنان اهل نظر هستند، اما اهل بصیرت نیستند. هنر این است که به گونهای باشیم که وجود مبارک امام زمان (علیهالسلام) ما را ببینند. اگر ما در مسیر صحیح حرکت کنیم لایق نگاه حضرت مهدی (عج الله تعالی فرجه الشّریف) خواهیم گشت. راه های قرار گرفتن در مسیر صحیحِ حرکت، به قرار زیر است:
در نامهاى از ناحیه مقدّس امام زمان عجل الله تعالی فرجه براى شیخ مفید فرستاده شده؛ حضرت، نبود صفا و یکدلى در بین شیعیان را سبب غیبت خود مى شمرند.
وَلَوْ أَنَّ أشْیاعَنا ـ وَفَّقَهُمُ اللّهُ لِطاعَتِهِ ـ عَلَى اجْتِماع مِنَ الْقُلُوبِ فِی الْوَفاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیهِمْ لَما تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْیمْنَ بِلِقائِنا، وَلَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعادَةُ بِمُشاهَدَتِنا عَلى حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَصِدْقِها مِنْهُمْ بِنا ... (2)
اگر شیعیان ما ـ که خداوند توفیق طاعتشان دهد ـ در راه ایفاى پیمانى که بر دوش دارند، همدل مى شدند، میمنت ملاقات ما از ایشان به تأخیر نمىافتاد، و سعادت دیدار ما زودتر نصیب آنان مىگشت، دیدارى بر مبناى شناختى راستین و صداقتى از آنان نسبت به ما ... .
در ادامه همان نامه، آقایمان بیان فرمودند که علّت مخفى شدن ما از آنان چیزى نیست جز آنچه از کردار آنان به ما مىرسد و ما توقّع انجام این کارها را از آنان نداریم: فَما یحْبِسُنا عَنْهُمْ إِلاّ ما یتَّصِلُ بِنا مِمّا نَکْرَهُهُ وَلا نُۆْثِرُهُ مِنْهُمْ.
هر زمان دیدیم که رابطه ما با آن بزرگوار کمرنگ شده؛ بدانیم که خداوند از ما راضی نیست. زیرا از امام محمد باقر علیه السلام، نقل شده است: اذا غضب الله تبارک و تعالی علی خلقه، نحانا عن جوارهم (3) هنگامی که خداوند از آفریدگانش خشمگین شود، ما (اهل بیت) را از مجاورت با آنها دور می سازد.
عدم رضایت خداوند از ما، دلیلی جز گناهان ما ندارد. پس بیاییم با ترک گناهانمان زمینه ظهور حضرت را فراهم سازیم.
در روایتی از پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلم) آمده است: یخرج قوم من المشرق یوطئون للمهدی سلطانه (4): «قومی از مشرق زمین، خروج میکنند که زمینهساز سلطنت و حکومت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف خواهند بود».
این آماده سازی میتواند در زمینه فرهنگ و عقلانیت مردم باشد، که در صورت بالا رفتن سطح آن، زمینه برای ظهور حضرت، فراهم خواهد شد. از امام باقر علیه السلام نقل شده است که فرمود: اذا قام قائمنا وضع یده علی رۆوس العباد فجمع به عقولهم و اکمل به اخلاقهم (5) « چون قائم ما، قیام کند؛ دستش را بر سر بندگان میگذارد و عقول آنها را متمرکز ساخته و اخلاق را به کمال میرساند».
از این حدیث استفاده میشود که کار حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، تکمیل نقص عقول و اخلاق مردم است تا از معارف الهی بهره مند شوند. در نتیجه این مردم هستند که با تلاش خود و بالا بردن سطح علم، اخلاق و فرهنگ جامعه میتوانند زمینهساز ظهور کلی حضرت شوند تا به واسطه آن به کمال عقلانی نهایی برسند.
در روایتی از امام ششم (علیه السلام) در مورد تعجیل در ظهور حضرت چنین آمده است: شما هم اگر مثل بنى اسرائیل در درگاه خداوند به گریه و زارى بپردازید، خداوند فرج ما (اهل بیت (علیهم السلام)) را نزدیک خواهد کرد؛ اما اگر چنین نباشید، این سختى تا پایان مدتش، طول خواهد کشید.(6)
دعا و آرزوی ظهور نباید فقط صرفا زبانی باشد بلکه باید قلباً نیز منتظر حضرت باشیم و منتظر واقعی حضرت باشیم.انتظار فرج داشتن یعنى انتظار در رکاب امام بودن و جنگیدن و احیاناً شهید شدن، یعنى آرزوى واقعى و حقیقى مجاهد بودن در راه حق، انتظار فرج داشتن یعنى واقعاً در نیت ما این باشد که در رکاب امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشّریف) و در خدمت ایشان دنیا را اصلاح کنیم.(7)
امام صادق علیه السلام، در فضیلت انتظار فرج مهدى (عج الله تعالی فرجه الشّریف) فرمودند: «هر کس از شما بمیرد، در حالى که انتظار ظهور حاکمیت دین خدا را داشته باشد، همچون کسى است که در خدمت قائم (عج الله تعالی فرجه الشّریف) باشد در خیمه او ...؛ بلکه همچون کسى است که در رکاب قائم (عج الله تعالی فرجه الشّریف) بجنگد، نه به خدا، مانند کسى است که در رکاب پیامبر (صلى الله علیه و آله) شهید شده باشد. (8)
زراره مىگوید: به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: فدایت شوم، اگر زمان غیبت را درک نمودم، چه کار کنم؟ آن حضرت فرمود: اى زراره، اگر آن زمان را درک کردى، این دعا را بخوان: «اللَّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسَکَ فَانَّکَ انْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَکَ لَمْ اعْرِفْ نَبِیَّکَ، اللَّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَکَ فَانَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَکَ لَمْ اعْرِفْ حُجَّتَکَ، اللَّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَکَ فَانَّکَ انْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دینى» (9)
خداوندا، خودت را به من بشناسان، زیرا اگر خودت را به من نشناسانى، پیامبرت را نخواهم شناخت. پروردگارا، فرستادهات را به من بشناسان، چون اگر او را به من معرفى نکنى، حجت تو را نخواهم شناخت. بار الها، حجت (امام وقت) خود را به من معرفى کن، چرا که اگر او را به من نشناسانى، در دینم گمراه خواهم شد.
آرى، آن کسى که مىخواهد، از یاران امام زمان باشد، باید همه توان خود را در ایجاد تقوا و پاکى و عدالت به کار برد و در پاسدارى از اسلام بکوشد.
آقا جان دیگران فکر می کنند که من آدم خیلی خوبی هستم؛ پاکِ پاک. ولی من که خودم رو بهتر از بقیه میشناسم، میدونم که گناهکارم. آرزو میکردم همونی بودم که مردم فکر میکنند. از اینکه خوب نیستم ناراحتم، از این که خالص نیستم ناراحتم. مولا جان دستم رو بگیرید، عزیز زهرا اگه من بدی کنم؛ دیگران کارایی که من انجام دادم رو، به نام شما می زنند، مولا جان کمکم کنید که منتظر واقعی شما شوم، مددم کنید که در راه شما قدم بردارم .الهی آمین. اللهم صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فی فرج مولانا صاحب الزمان.
پی نوشت ها:
1. سوره مبارکه اعراف، آیه 198.
2. بحارالأنوار، ج53، ص177.
3. الکافی (ط - الإسلامیة)، ج1، ص 343.
4. سنن ابن ماجه، ج2، ح 4088.
5. بحار الانوار، ج52، ص336، ح71.
6. همان، ص132؛ البرهان، ج3، ص 125؛ المیزان، ج10، ص331.
7. مجموعه آثار استاد شهید مطهرى، ج23، ص 597.
8. بحارالانوار، ج 52، ص 126.
9. منتخبالاثر، ص 501.
منبع: تبیان