-
منتقم زخمهای زهرا بیا
دوشنبه 7 خرداد 1386 14:12
آقا بیا تا زندگی معنا بگیرد شاید دعای مادرت زهرا بگیرد آقا بیا تا با ظهور چشمهایت این چشمهای ما کمی تقوا بگیرد آقا بیا تا کی دو چشم انتظارم شبهای جمعه تا سحر احیا بگیرد پایین بیا خورشید پشت ابر غیبت تا قبل از آن که کار ما بالا بگیرد آقا خلاصه یک نفر باید بیاید تا انتقام دست زهرا را بگیرد التماس دعای فرج یا علی - با علی
-
والنهار اذا تجلی
شنبه 5 خرداد 1386 20:10
سلام اگه یادتون باشه چند پست قبلی در مورد یکی از صفات حضرت مهدی ارواحنا فداه مطالبی را عرض کردم و اون ویژگی ، تشبیه ایشان به خورشید بود. در روایات بسیار حضرت را به خورشید تشبیه کرده اند و خود حضرت هم از خودشان با این تعبیر یاد کرده اند و فرموده اند استفاده از من در زمان غیبت مثل استفاده از خورشید است زمانی که در پشت...
-
تجافی
چهارشنبه 2 خرداد 1386 21:02
1. منتظر یعنی عاشق عاشق شو ار نه روزی کار جهان سرآید / ناخوانده نقش مقصود در کارگاه هستی 2.منتظر حالت تجافی دارد .تجافی حالتی را گویند که در تشهد نیم خیز می ایستی تا جماعت را همراهی کنی تجافی یعنی سبکبال بودن . یعنی آماده بودن برای پرواز ، آمادگی برای شهادت ، آمادگی برای سرافشانی! یعنی با زمین کمترین فاصله را بگیری و...
-
سلام بر تو ای زینب ای عقیله بنی هاشم
دوشنبه 31 اردیبهشت 1386 18:29
سال ششم هجرت بود که پا به عرصه وجود گذاشتی ای نفر ششم پنچ تن! بیش از هر کس حسین از آمدنت خوشحال شد . دوید به سوی پدر و با خوشحالی فریاد کشید: ای پدر جان !خدا یک خواهر به من داده است. زهرا گفت:علی جان اسم دخترمان را چه بگذاریم؟ حضرت مرتضی پاسخ داد: نامگذاری فرزندانمان سزاوار پدر شماست.من از ایشان سبقت نمیگیرم. پیامبر...
-
شمس
جمعه 28 اردیبهشت 1386 00:15
و اشرقت الارض بنور ربها یکی از راههای شناخت حضرت بقیه الله شناخت از طریق صفات ایشان است. یک از صفات حضرت شمس است یعنی خورشید.خود حضرت هم از خودشان با عنوان خورشید یاد کرده اند. علامه مجلسی در ذیل این لقب 8 نکته زیبا فرموده است که بماند برای پست بعدی. اما در این پست می خواهم از عزیزان و دوستان بزرگوارم تقاضای کمک کنم...
-
خودکشی
دوشنبه 24 اردیبهشت 1386 21:35
سلام امروز یکی از بچه ها ازم پرسید آقا چرا خودکشی در اسلام حرام است؟ جوابشو دادم و قانع شد. اما بیشتر که فکر کردم دیدم خودکشی در اسلام واجب هم هست. موتو قبل ان تموتو بمیرید قبل از آنکه بمیرانندتان حالا کدام خود را باید کشت؟ و کدام خود را نباید کشت؟ و کدام خود را باید احیا کرد؟ یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک...
-
دیدار یار غایب
چهارشنبه 19 اردیبهشت 1386 18:34
سلام خیلیها فکر میکنند که در زمان غیبت اگر اعمال ما درست باشد حضرت ولی عصر برای دیدار ما تشریف میآورند اما غلط است . دیدار حضرت ولی عصر امریست کاملا ارادی و از طرف ما صورت میگیرد. مثل ما مثل کسی است که پشت دیوار خانه ای قایم شده است ولی به سمت درب منزل هم نمیرود چه برسد به اینکه بخواهد وارد خانه شود. ما پشت...
-
حالا چیکار بکنیم؟
جمعه 14 اردیبهشت 1386 11:29
به نام خدا داستان اون جوون مسیحی که مسلمان شد و اومد پیش پیغمبر یادتونه؟ تو کتابای درسی دبستانمون بود. اومد و گفت یا رسول الله من مسلمان شدهام چه کنم؟حضرت فرمود به مادرت نیکی کن و بس. جوان بهقدری به مادرش نیکی و احسان میکرد تا مادر پیرش هم مسلمان شد . مادر به فرزند گفت : حال که من مسلمان شدهام چه باید بکنم؟ و ......
-
اقرب من حبل الورید
پنجشنبه 6 اردیبهشت 1386 14:34
سلام السلام علیکم یا اهل بیت النبوه اسمائکم فی الاسماء و اجسادکم فی الاجساد و ارواحکم فی الارواح و انفسکم فیالنفوس. سلام بر شما اهل بیت پیامبر . اسامی شما در اسما است و اجسادتان در جسدها و روحهایتان در روحها و نفسهایتان در نفسهاست.(زیارت جامعه کبیره) فرازهای سنگینی است از زیارت جامعه کبیره در وصف حضرات...
-
فاصله
سهشنبه 4 اردیبهشت 1386 19:50
سلام با تشکر از سالک ساقی من از تو که همیشه هزار گله دارم نگاه کردم ودیدم چقدر فاصله دارم چقدر جمعه گذشته از آن زمان که تو رفتی چه ندبه ها که نخواندند شیعیان که تو رفتی کجاست منتظر تو؟! چه انتظار عجیبی تو بین منتظران هم عزیز من که غریبی عجیب تر که چه آسان نبودنت شده عادت چه کودکانه سپردیم دل به قصه قسمت چه بی خیال...
-
انتظار ؟
پنجشنبه 30 فروردین 1386 19:22
به نام خدا و قال مولانا الصادق (ع): من سره ان یکون من اصحاب القائم فلینتظر و لیعمل بالورع و محاسن الاخلاق هر کس که دوست دارد از یاران قائم ما باشد باید سه ویژگی داشته باشد: ۱-منتظر باشد ۲-باورع باشد ۳- اخلاق کریمانه داشته باشد. اما منتظر بودن امری است درونی . اینگونه نیست که برای مثال به خودمان بگوییم که من از این به...
-
مهدی را هم دوست داریم
جمعه 24 فروردین 1386 16:02
از آینه گفتیم . از بی رنگی و سادگی، یکدلی و بی دلی،از اینکه برای رسیدن به او باید از همه چیز بگذریم تا در دلمان دیگر خبری از اغیار نباشد ، شاید که یار در آن نظری کند. رب هب لی کمال الانقطاع الیک نمیدانم چه بگویم! از یوسف گمگشته بگویم ! یا از خریدارهای دروغین جمالش! یا از ثمن های بخسی که یوسف را به آن می فروشیم! پیغمبر...
-
آیینگی
شنبه 18 فروردین 1386 11:10
کم کم داشت یادم میرفت که این وبلاگ برا ی امام زمانه و بس. آیینه شو جمال پریطلعتان طلب جاروب زن به خانه و پس میهمان طلب میرزا حسن لسان الاطباء در حرم امام رضا مکاشفهای برایشان رخ میدهد و این شعر را در دیوار حرم میبینند. از خصوصیات آینه: آینه از خود رنگ ندارد لذا رنگ اشیائی را میگیرد که در آن جلوه میکنند آینه هرگز...
-
جهادی
یکشنبه 12 فروردین 1386 11:20
یا من یعطی الکثیر بالقلیل حضرت صادق (ع) فرمودند : همانا پیغمبر (ص) لشکری را به جنگی فرستاد . پس چون برگشتند فرمود: آفرین به گروهی که جهاد کوچک را به جای آوردند و به جای ماند بر آنها جهاد بزرگ. گفته شد ای رسولالله چیست جهاد بزرگ؟ فرمود : جهاد با نفس. آره از جهادی اومدیم اما کارمون سختتر شد باز هم باید با دشمنی بجنگیم...
-
بسم ا...
شنبه 19 اسفند 1385 00:44
سه ره پیداست نوشته بر سر هر یک به سنگ اندر حدیثی کش نمی خوانی برآن دیگر نخستین راه نوش راحت و شادی به ننگ آغشته اما رو به شهر و باغ و آبادی دو دیگر راه نیمش ننگ نیمش نام اگر سر بر کنی غوغا وگر دم درکشی آرام سه دیگر راه بی برگشت بی فرجام من اینجا بس دلم تنگ است و هر سازی که می بینم بد آهنگ است بیا ره توشه برداریم قدم...
-
مسافرت جهادی !
دوشنبه 14 اسفند 1385 14:15
سلام بگذریم که خیلیها به مسافرت جهادی به چشم یک اردوی آشنایی نگاه میکنند و همه فلسفه آن را زیر سوال میبرند و اتفاقا به دوستانشان هم تاکید میکنند که مبادا یک وقتی برای خدا بیایی که ضرر میکنی! داستان کوتاهی برایتان نقل میکنم: روزی روزگاری در یک روستا یک استخر بزرگ احداث شد که از قضا این استخر در ارتفاعات بلندترین...
-
خدایا زندان به درازا کشید !
شنبه 12 اسفند 1385 20:05
الدنیا سجن المومن دنیا زندان مومن است با این حساب هر چه مومن تر باشی زندان سخت تری در انتظار توست. حساب کنید حضرت صاحب الزمان چندسال است که در زندان به سر می برند ، آن هم چه زندانی! انا و علی ابوا هذه الامه امام مثل پدر مهربانی برای امت است . حساب کنید این پدر چقدر تا به حال با غم شیعیانش اندوهناک شده است.! هر جمعه...
-
امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء
شنبه 5 اسفند 1385 11:21
السلام علیک یا صاحب الزمان روایتی که برایتان نقل میکنم شاید نه حتما تا به حال نشنیده اید. میفرماید حضرت صاحب در آخرین شب غیبت خویش بسیار اندوهگین میشوند و در مسجد الحرام بعد از نماز عشاء سر به سجده میگذارند و تا صبح با حال گریه و مناجات ذکرشان این است: امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء نزدیک صبح جبرئیل امین به...
-
چشمی دگر بده
پنجشنبه 3 اسفند 1385 05:48
این دیده نیست قابل دیدار روی تو چشمی دگر بده که تماشا کنم ترا گر قسمتم شود که تماشا کنم ترا ای نور دیده جان و دل اهدا کنم ترا چگونه انتظار داری با چشمی که خدا را معصیت کردهای جمال زیبای خلیفه خدا را ببینی او که موسی در حریمش لن ترانی شنید ابراهیم در حریمش اذن دخول میخواند و عیسی در طواف رویش رعشه به اندام دارد!
-
حضوری گر همی خواهی از او غایب نشو
دوشنبه 30 بهمن 1385 11:32
از حضرت سجاد روایت است که: اگر کسی از شیعیان ما در عصر غیبت قائم ما به مرگ طبیعی از دنیا برود و در خط پیروی از ما اهل بیت باشد خ داوند اجر هزار شهید بدر و احد را برایش ثبت میکند . روایت روایت عجیبی است شاید هم زیاد عجیب نباشد چون امثال عمار و مالک میدیدند حضرت را ولی ما ندیده ایمان آورده ایم و استقامت میکنیم (ان...
-
هفته شهدا
شنبه 28 بهمن 1385 13:36
هفته شهدا تمام شد و هنوز نفهمیدم که ... آیا هنوز هم درب شهادت باز است؟ آیا شهادت تنها راه رسیدن به سعادت است؟ انصافا شهدا چه کردند که همه حجب را دریدند و در دامان حضرتش جان سپردند؟ یکی میگفت شهدا مثل شما ها بودند. شهدا مثل ما بودند؟ پس چرا آنها انتخاب شدند و ما ماندیم؟ فکر کنم سرمون شیره مالیدن. اگه شهدا مثل ما بودند...
-
رنگ تغزل
شنبه 28 بهمن 1385 07:54
ساعات عمر من همگی رنگ غم گذشت دست مرا بگیر که آب از سرم گذشت مانند مرده ای متحرک شدم بیا بی تو تمام زندگی ام در عدم گذشت میخواستم که وقف تو باشم تمام عمر دنیا خلاف آنچه که میخواستم گذشت بعد از تو هیچ رنگ تغزل ندیده ایم از خیر شعر گفتن حتی قلم گذشت مولا شمار درد دلم بی نهایت است تعداد درد من به خدا از رقم گذشت
-
یوسف زهرا
پنجشنبه 26 بهمن 1385 05:50
می گفت که یوسف است ان شاءالله با زشتی ما کنار خواهد آمد می گفت چه غم نیامد و جان دادید بر بستر احتضار خواهد آمد می گفت دعای ندبه را جمع کنید پایانه انتظار خواهد آمد
-
یا زین العابدین
چهارشنبه 25 بهمن 1385 05:56
با عرض تسلیت به مناسبت شهادت امام سجاد او که تا پایان عمر هر روز شب برای پدر و امام مظلومش به هر بهانه ای می گریست! تنها نه خون به داغ پدر از بصر گریست هر جا که آب دید به یاد پدر گریست چون دید گوسفند ذبیحی به هر کجا آهی کشید و سخت ز سوز جگر گریست از داغ جانگداز شهیدان کربلا هم در حضر گریست و هم در سفر گریست
-
انگشتر عقیق
دوشنبه 23 بهمن 1385 17:31
الوند زیر پای تو سنگ محقریست اما نه هر کلوخ دماوند دیگری است هیچ احتیاج نیست به یک کوه چند غار هر جا کسای توست حرای پیمبر است جن و پری به دور نگین تو در طواف انگشتر عقیق شما چیز دیگری است ای آب التفات تو بر خاک کم مباد مهری که بین ما و شما هست مادریست
-
دل ما از اول ثباتی نداشت
یکشنبه 22 بهمن 1385 06:17
نشد بالهای مرا وا کنی مرا راهی آسمانها کنی بگیری نفس های این مرده را بگیری و کار مسیحا کنی توقع ندارم که بنشینی و گنهکاریم را تماشا کنی دل ما از اول ثباتی نداشت تو حق داری امروز و فردا کنی تو عین ظهوری و من غائبم دلم را تو باید که پیدا کنی
-
شهیدان زنده اند الله اکبر
شنبه 21 بهمن 1385 16:28
شهیدان زنده اند الله اکبر هفته شهدای دبیرستان مفید ۳ هم آغاز شد و هنوز هم خیلی ها در شک و تردیدند که ما هفته شهدا را احیا می کنیم یا هفته شهدا مارا احیا میکند.و شاید هم شهدا هر دو را ! و لا تحسبن الذین قتلو فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون شهدا زنده اند ؟! یعنی چی؟ اگه شهدا زنده اند حتما ماهم مرده ایم دیگه...
-
شهر پر از هوی
شنبه 21 بهمن 1385 09:49
اینجا کسی برای تو جا وا نمی کند این خاک احترام به دریا نمی کند شهر پر از هوی نفسم را گرفته است اینجا کسی هوای مسیحا نمی کند نامت برای دفع بلا روی تاقچه است ورنه کسی نگاه به آقا نمی کند از سیر چشم های تو فیضی نمیبرد قومی که میل عالم بالا نمی کند
-
شرمنده ایم
جمعه 20 بهمن 1385 22:17
شرمنده ایم یک شب بیا ستاره بریزم به پای تو ای آفتاب من همه چیزم فدای تو زحمت اگر نبود مرا هم دعا کنید شاید که وا شد گره ام با دعای تو ما مدتی است خانه تکانی نکرده ایم شرمنده ایم در دل ما نیست جای تو غیر از همین دو قطره اشکی که مانده بود چیزی نداشتم که بیارم برای تو
-
غزل احتمالی
چهارشنبه 18 بهمن 1385 01:24
غزل احتمالی باران لحظه های پر از خشکـسالـیَم! احساس آبیِ غزلِ احتمالـیَم! در این اتاق یک_دو_سه متری م ، دلخوشم با رنگ آسمانی ِ گلهای قالـیَم تا کی صدای آمدنت طول می کشد؟ پیغمبر قبیله! امام اهالـیَم! وقتی غروب می شود و گریه می کنی آیا نمی شود به نگاهت بـمالـیَم دنبال ارتفاع ِ خودم آمدم، اگر اطراف گیوه های تو در این...