ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
مستی نه از پیاله نه از خـم شروع شـد
از جاده سـه شنبه شب قم شروع شد
آییـنـه خیره شـد بـه مـن و مـن به آینــه
آنقدر «خیره» شد که تبسم شروع شد
خورشیـد ذرهبیـن به تماشای مـن گرفت
آنـگـاه آتـش از دل هیــزم شــروع شــد
وقتی نسیم آه من از شیشهها گذشت
بـیتـابــی مـزارع گـنـدم شــروع شــد
مـوج عـذاب یـا شـب گــرداب ؟ هیـچیـک
دریـا دلـش گرفـت و تلاطم شروع شــد
از فال دست خـود چه بـگویـم کـه مـاجـرا
از ربــنـــای رکــعــت دوم شــروع شــد
در سجـده توبـه کـردم و پایـان گـرفت کـار
تـا گفتم السلام علیکم ... شروع شد
فاضل نظری
از حضرت آیة الله بهجت پرسیدند: آقا! این همه بحث راجع به جزیره خضراء میشود، واقعا جزیره خضراء کجاست؟
حضرت آیة الله بهجت فرمودند: جزیره خضراء آن دلی است که امام زمان(عج) در آن تاب بیاورد، اگر امام زمان علیه السلام در دلت آمد، آن دل جزیره خضراء است، مردم باید دور این دل بگردند. کجا میگردی دنبال جزیره خضراء؟! امام زمان همراه توست، چرا ما باید حضرت را منحصر و محصور در آنجا بکنیم؟! من بگویم امام زمان در جزیرهای در فلان کشور تشریف دارند، نخیر، یقینا بدانید که امام زمان علیه السلام از رگ گردن به من و تو نزدیکتر است.
گوهری کز صدف کون و مکان بیرون بود طلب از گم شدگان لب دریا میکرد
منبع: تبیان
ملا صدرا عشق را دو قسم کرده است: یکی عشق حقیقی و دیگر عشق مجازی وعلت این مسأله به مراتب عشق و محبت در تفکر صدرالمتألهین برمی گردد. از نظر او عشق حقیقی محبت به خدا و صفات و افعال اوست. او میگوید چون ذات حقتعالی بالفعل جامع جمیع کمالات است احق است که معشوق و مطلوب و مقصود کل و مطلق باشد.(1)
عشق مجازی خود دوگونه است. عشق نفسانی و عشق حیوانی.
مبداء عشق حیوانی شهوات بدنی و هدف آن طلب لذت حیوانی و ارضای تمایلات خود محب است و از آن خشونت و جنایت برمیخیزد. انسان آنگاه که تحت تأثیر شهوات خویش است از خود بیرون نرفته است. شخص و شیء مورد علاقه را تنها برای خود میخواهد و اگر به او میاندیشد بدین صورت است که چگونه از وصال او بهرهمند شود و حداکثر تمتع را ببرد و اگر نسبت به او غیرت میورزد غیرتش حیوانی است و مانع رشد و تکامل محبوب خویش میشود. او هرگز تکامل و تعالی معشوق را نمیخواهد زیرا همواره نگران از دست دادن اوست. همیشه ملتهب و افسرده خاطر است دائم به فکر تصاحب و تملک محبوب است و گاه رفتارهای ناشایست و خلاف عقل از او سر میزند. او تا آنجا پیش میرود که از آزردن معشوق خود باکی ندارد. چنین عشقی با وصول به معشوق و گذشته ایام رو به سردی میگذارد و گاهی هم به کینه و نفرت تبدیل میشود و تا آنجا که چه بسا معشوق آدمی دشمنترین دشمنان او گردد.(2)
در مقابل عشق نفسانی محبتی خالص است و به کلی از شهوت و منفعت برکنار است. این نوع عشق انسان را از خودپرستی بیرون میبرد و این حصار و محدودیت را میشکند. وجود عاشق را توسعه داده و کانون هستیاش را عوض میکند. این نوع عشق نفس و روح را نرم، آرام، مهربان، صاحب وجد و حزن و گریه و رقت دل میکند . در این مرحله، عاشق شیفته از معشوق خود تصویری متعالی و متکامل برای خویش ترسیم میکند و دیگر حواس او در مقابل اثری از غیر محبوبش حساسیتی ندارد. در این نوع عشق که عشق خیالی(3) نیز نامیده میشود عاشق نگران از دست دادن و مهجور شدن محبوب خود نیست زیرا محبوب همواره با اوست. زیرا صورت معشوق در عالم خیال او جاودانه شده و در وجود او تبلور یافته است و راه جبران فراق و دوری را همین تصور خیالی میداند و لذا هرگز از معشوق خیالی خود جدا نیست و تا جایی پیش میرود که خیال محبوب را از خود محبوب عزیزتر و گرامیتر میدارد(4). ملاصدرا اشعاری را از محییالدین عربی ذکر میکند که اشاره به این نوع از عشق دارد که عشق نفسانی غیر از عشق حیوانی و جسمانی است.(5)
پی نوشت ها:
1-محمدبنابراهیم صدرالدین شیرازی، الحکمه المتعالیه فی الاسفار الاربعه العقلیه، به تصحیح مقصود محمدی، ج7 ،ص 252 (در مقالات بعدی این مطلب را بیشتر توضیح خواهیم داد.)
2- محمدبن ابراهیم صدرالدین شیرازی، الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه الاربعه ، ج7،ص 176.
3- فاطمه طباطبایی، سخن عشق،ص 12.
4- جالب است که چنین حالتی را در شهریار شاعر معروف زمان خودمان نیز ذکر کردهاند. ( ر.ک: مرتضی مطهری، فطرت،ص 86)
5-محمدبن ابراهیم صدرالدین شیرازی، الحکمه المتعالیه فی الاسفارالعقلیه الاربعه، ج7،ص 179.
سایت تبیان
اللهم صلّ علی حجتک فی ارضک و خلیفتک فی بلادک
خداوندا، میلاد سعید حضرت بقیه الله ارواحنا فداه را بر مشتاقان لقایش مبارک و بر آرزومندان وصالش پربرکت گردان. خداوندا، با ظهورش بر مستضعفان زمین منت گذار و با حضورش شانههای تاریخ را از سنگینی رنج مظلومان رهایی بخش؛ که تو شنوا و دانایی.
آمین
آیات الهی، سیرة اولیا و احوال پیشینیان، حکایت از لزوم زمانهآگاهی اهل خرد و تدبیر اهل حق در گذر از مسیر پرفراز و نشیب تاریخ دارد. التزام به دین حق، مستلزم درک جایگاه تاریخی جوامع و جایگاه اجتماعی افراد در نبرد دائمی جریانهای حق و باطل، و ادای مدبرانة تکلیف در این صحنة تاریخی است. قیام و جهاد در این جبهه، هیچگاه تعطیل نبوده و نیست. این نبرد را پایانی محتوم در تقدیر الهی است: غلبة حق بر باطل و مظلوم بر ظالم. پایانی که به دست آخرین فرزند احمد(ص) رقم خواهدخورد؛ آن زمان که نمیدانیم. و سرّ این انتظار دائم شاید، آمادگی دائم است: خائفاٌ یترقّب.
و میدانی که آماج تیرهای فتنه و شبهه، سهو و لهو، غفلت دوستان و مکر دشمنان است، به حق شایستة ترس و مراقبه است.
امروز عصر ما، نقطة عطفی در این میدان جهاد و تکلیف است. لایغیّر الله ما بقوم حتی یغیّروا ما بأنفسهم .... امروز انقلاب اسلامی گامی بلند در مسیر تحقق ظهور موعود(عج) برداشته است و بیجهت نیست که امام عزیز(ره) – این بزرگ پرچمدار صحنة انتظار- انقلاب اسلامی را انفجار نور میخواند. آری؛ امروز محمل تاریخ در سفر از ظلمت به نور، شتابی دوچندان گرفتهاست و این بهمعنای تکلیف سنگینتر منتظران عصر حاضر است.
«امام به ما آموخت که انتظار در مبارزه است». انتظار با خمودگی و راحتطلبی در دین سازگار نیست. انتظار دست بر دست گذاشتن نیست؛ احالة تکلیف به بعد از ظهور نیست. منتظر در اقتدا به امام منتظَر خویش، ظلم را برنمیتابد. شانه از بار تکلیف خالی نمیکند. منتظر صاحب نور معرفت است و از این روشنی، جامعة خویش را هم نور میبخشد. انتظار، پرورش یافتن و پرورش دادن است. انتظار، تعلیم و تربیت نسل منتظر، جامعة منتظر و زمانة منتظر است. و انتظار قیامی است دائم ...
مباد که بهسان شهاب ثاقب بیاید و خانههامان، شهرهامان و سرزمینمان آب و جارو نشده باشد.
مباد که آمدنش در گرو خانهتکانی جان و جسممان باشد و ما در غیبت و غفلت، به خویش مشغول.
مباد که از تکلیف منتظران بپرسند و ما در الفبای پاسخ درمانیم.
مباد که نیمة شعبان تجدید عهد و بیعت ما برای همة ماهها و سالها نباشد.
سلام خدا بر آنان که همة توجهشان به آن سرمنشأ حسنات و برکات است.
سلام خدا بر او، که همة خلق دست به دامان اویند.
سلام الله الکامل التامّ الشامل العام و صلواته الدّائمه و برکاته القائمه التامّه
علی حجّه الله و ولیّه فی ارضه و بلاده و خلیفته علی خلقه و عباده