آخرین مسافر

آخرین مسافر

آخرین مسافر

آخرین مسافر

غزل احتمالی

 

غزل احتمالی

باران لحظه های پر از خشکـسالـیَم!
احساس آبیِ غزلِ احتمالـیَم!

در این اتاق یک_دو_سه متری م ، دلخوشم
با رنگ آسمانی ِ گلهای قالـیَم

تا کی صدای آمدنت طول می کشد؟
پیغمبر قبیله! امام اهالـیَم!
 

وقتی غروب می شود و گریه می کنی
آیا نمی شود به نگاهت بـمالـیَم
 

دنبال ارتفاع ِ خودم آمدم، اگر
اطراف گیوه های تو در این حوالـیَم

ای رمز جدول همه ی "جمعه نامه ها "
تنها جواب آئنه های سوالیم!

یک روز هم اذان ترا پخش می کنند
از پشت بام حنجره های بلالـیَم

تو لحجه ی زبان خدائی و من ولی
از پایه ریزهای زبانهای لالـیَم
 

حالا کنار چشم تو لُکنت گرفته ام

من دوستدالَمت، آیا دوست دالـیَم!؟

 

علی اکبر لطیفیان