آخرین مسافر

آخرین مسافر

آخرین مسافر

آخرین مسافر

دل به دل راه دارد!

فی الکافی، عن الحسن بن الجهم قال: قلت لابی الحسن (علیه السلام): لا تنسنی من الدعاء قال: و تعلم انی انساک؟! قال: فتفکرت فی نفسی و قلت: هو یدعو لشیعته و انا من شیعته، قلت: لا، لا تنسانی. قال: و کیف علمت بذلک؟ قلت: انی من شیعتک و انک تدعو لهم. قال: هل علمت بشیءغیر هذا؟ قلت: لا. قال: اذا اردت ان تعلم ما لک عندی فانظر الی ما لی عندک.(1)

حسن بن جهم می گوید: به حضرت موسی بن جعفر علیهما السلام عرض کردم: ما را از دعا فراموش نفرمایید! فرمود: آیا فکر می کنی که تو را از دعا فراموش می کنم؟ آیا تصور تو این است که من تو را دعا نمی کنم؟ با خودم فکر کردم که این بزرگوار برای شیعیانش دعا می کند، من هم که از شیعیانش هستم، پس برای من دعا می کند. لذا به حضرت عرض کردم: من فکر نمی کنم که شما مرا از دعا فراموش کنید. فرمود: از کجا فهمیدی که تو را از دعا فراموش نمی کنم؟ عرض کردم: من شیعه شما هستم، شما هم برای شیعیانتان حتما دعا می کنید، پس من را هم دعا می کنید. فرمود: آیا راه دیگری هم به نظرت می رسد که از آن کشف کنی که من تو را دعا می کنم؟ گفتم: نه، راه دیگری به نظرم نمی رسد.

حضرت فرمودند: هر وقت خواستی بفهمی که من درباره تو چگونه هستم، نگاه کن به خودت، ببین من در دل تو چگونه ام. به دل خودت مراجعه کن! ببین وضع من در دل تو چگونه است. از آن کشف کن که وضع تو هم در دل من به همان کیفیت است؛ یعنی اگر تو به من محبت می ورزی، بدان که من هم به تو محبت می ورزم. اگر من را دعا می کنی، بدان که من هم تو را دعا می کنم.

این همه توصیه به دعا برای حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) اینجا ثمره اش ظاهر می شود. وقتی شما برای آن بزرگوار دعا می کنید، کشف کنید که ایشان هم شما را دعا می کنند. وقتی شما صلوات بر محمد و آل محمد می فرستید، که بهترین دعا برای این بزرگواران، همین طلب صلوات و رحمت و رضوان الهی برای آنها است، بدانید آنها هم شما را دعا می کنند.

در روایات دیگر، در مورد دوستان است. همین که معروف است، می گویند: دل به دل راه دارد. اگر می خواهید بدانید دوستتان با شما چگونه است، ببینید شما با او چگونه اید. ارواح به هم متصلند. در مورد افراد عادی این معنا هست. لکن در مورد خصوص ائمه (علیهم السلام) خیلی واضح است؛ چون آنها قلبشان آیینه علم الهی است و در آن، همه آنچه در عالم وجود دارد، منعکس می شود. پس وقتی شما به او محبت می ورزید، بدانید که او هم به شما محبت می ورزد؛ یعنی این ارتباط، ارتباط متقابل است. در صلوات مخصوص که از حضرت حجت روایت است، در عصر جمعه چنین آمده است:

اللهم اعطه فی نفسه و ذریته و شیعته و رعیته و خاصته و عامته و عدوه و جمیع اهل الدنیا ما تقر به عینه و تسر به نفسه و بلغه افضل ما امله فی الدنیا و الاخره.

خدایا! به این بزرگوار، به ولی خودت، درباره خودش، درباره اولادش، درباره اصحابش، درباره شیعه اش، درباره دشمنانش، آنچه چشم او را روشن می کند، به او بده! این دعا از بهترین دعاهاست.

اگر آن حضرت را دعا کنید، یقینا آن بزرگوار هم شما را دعا خواهد کرد. (2)



زخم دل هجران زدگان را تو شفایی

درد غم بی نسخه ما را تو دوایی

عالم همه جا پر شده از تیرگی محض

ما گمشدگانیم و تو مصباح هدایی

مگذار که با ما همه عالم بستیزند

ما با همه گفتیم که تو صاحب مایی

سوگند به تنهایی تنهای مدینه!

تنها تو فقط منتقم خون خدایی

تو وارث بازوی علمدار حسینی

تو پاسخ فریاد تمام شهدایی

با خون دل و اشک روان هر شب جمعه

با مادر خود فاطمه (سلام الله علیها) در کرببلایی

ای کاش که یک لحظه به چشم همه عالم

ز آن گوشه شش گوشه به ما رخ بنمایی

ما پیش تو بودیم ولی حیف نبودیم

تو در دل مایی و ندانیم کجایی

گفتم دعایی کنم بهر ظهورت

دیدم تو دعایی تو دعایی تو دعایی

میثم همه گوش است که از خویش بگویی

کعبه همه چشم است که در کعبه درآیی(3)

پاورقی:
1- الشافی، صفحه 656
2- جلسه 401 درس خارج مقام معظم رهبری، 1/12/89

3- حاج غلامرضا سازگار

منبع: تبیان

سبب غیبت امام زمان علیه السلام ماییم!

در این مقاله خواهان آن هستیم که اسباب غیبت مولایمان صاحب العصر و الزمان را در لسان فقیه و استاد بزرگ آیت الله بهجت (ره) بیان نماییم .


1. وضعیت امام غائب(عج)

آیت‌الله العظمی بهجت (ره)چونان سایر عالمان شیعی، امام را بزرگ‌ترین آیت حق، "آینه‌ای که تمام عالم را نشان می‌دهد "1، "ولیّ نعمت ما و مجرای رساندن فیض به ما "2 دانسته، درباره امام عصر(ع) می‌فرمایند: "اهل‌بیت همه نور واحدند؛ لذا انسان به هر کدام متوسل شود از دیگری جواب می‌گیرد. البته مصالحی در کار است همچنان که حضرت رسول(ص) در پاسخ حاجات درخواست شده از ایشان، به حضرت امیر(ع) و آن حضرت به امام حسن(ع) تا امام زمان(ع) حواله داده‌اند. زیرا مجری امور در این زمان آن حضرت است؛3 نه فقط به لحاظ ظاهری بلکه به لحاظ ولایت باطنی نیز "نزدیک‌ترین ائمه به ما حضرت حجت(عج) می‌باشد ".4


آیت‌الله العظمی بهجت (ره)به رغم اینکه آن حضرت را مالک کره زمین و واسطه همه ارزاق و خیرات به ما دانسته، اما درباره وضعیت ایشان چنین می‌گوید:

"چه مصائبی بر امام زمان(عج) ـ که مالک همه کره زمین است و تمام امور به دست او انجام می‌گیرد ـ وارد می‌شود، و آن حضرت در چه حالی است و ما در چه حالی؟ او در زندان است و خوشی و راحتی ندارد و ما چقدر از این مطلب غافل‌ایم و توجّهی نداریم. "5 همچنین در جایی دیگر از دست‌بسته بودن امام سخن می‌گوید. و مثال او را مثال ناقه صالح می‌خوانند. "ما از غم‌خوار، هادی، حامی و ناصر خود قدردانی و شکرگزاری نمی‌کنیم و واسطه خیر را پی می‌کنیم که: "فعقروها ".6

پس به عکس آنچه برخی عوام تصور دارند، امام غائب، فارغ از ما، در نعمت و سرور و در باغی خوش آب و هوا منزل ندارد بلکه در صبری جان کاه روزگار می‌گذراند. حضرت غائب(عج) عجب صبری دارد با اینکه از تمام آنچه که ما می‌دانیم و نمی‌دانیم اطلاع دارد و از همه امور و مشکلات و گرفتاری‌های ما باخبر است...7. خدا عجب صبری به ولی عصر(ع) داده که هزار سال است می‌بیند بر سر مسلمانان چه بلاهایی می‌آید و چه بلاهایی خود مسلمانان بر سر هم می‌آورند، و همه را تحمل می‌کند.8

 
2. وضعیت مأمومان در غیبت

از نظر آیت‌الله العظمی بهجت (ره)، همه شیعیان فرزندان فاطمه(س)اند9 اما این مأمومین امام غائب دارای دو وضعیت‌اند: وضعیت بالقوه آن‌ها که همان دارایی‌ها و امکانات آن‌هاست. در کلمات ایشان دو چیز گنج و کنز عالی است:

الف ـ میراث علمی ائمه اطهار(ع) :

ایشان در معرفی این گنجینه مهم می‌فرماید: "این همه ودایع، کتب، مخازن علم، روایات، و ادعیه در اختیار ما گذاشته‌اند به گونه‌ای که اگر کسی بخواهد امامی را حاضر بیابد، یا صدایش را از نوار گوش دهد، یا در خدمتش باشد تا مطالب آنان را استماع کند ـ نه اینکه خود در محضر آنان صحبت کند ـ بهتر از این‌ها را پیدا نمی‌کند. همه چیز در دسترس ما است ولی حالمان مانند حال کسانی است که هیچ ندارند. "10

ب ـ استمرار فیض امام(ع):

گنج دیگر شیعیان، داشتن امام حیّ و استمرار فیض او است که به لحاظ عملی هم‌اکنون هم شیعیان می‌توانند از او بهره ببرند. آیت‌الله العظمی بهجت (ره)در پاسخ به سؤالی که از ایشان شده بود: چرا ما باید از عترت محروم باشیم؟ پاسخ دادند: "چه کسی گفته از فیوضات آنان محروم‌ایم؟ ما به اختیار محروم‌ایم! همچنین: "نور الامام فی قلوب المؤمنین انور من الشمس المضیئه بالنهار " منتها دنبال کردن و طلب می‌خواهد. در زمان غیبت هم عنایات و الطاف امام زمان(عج) نسبت به محبان و شیعیان‌اش زیاد دیده شده است باب لقاء و حضور کاملاً مسدود نیست، بلکه اصل رؤیت جسمانی را هم نمی‌شود انکار کرد. "11


در نظر ایشان اساساً امام(ع) از نظر ظالمان محجوب است نه عارفان: حضرت از اعین الظالمین محجوب است: "المحجوب عن اعین الظالمین " اما کسانی که نه ظالم‌اند، نه رفیق ظالم و نه با ظالمان معاشر، آن حضرت از دید آنان محجوب نیستند ".12

اما این وضعیت بالقوه شیعه و امکانات اوست. وضعیت بالفعل و موجود مأمومین در نظر ایشان پست و ناچیز است: "مسلمانان زعیمی ندارند که در زیر لواء و پرچم او قرار گیرند زیرا سنّیان که اصلاً قائل به زعیم و امام نیستند و شیعه هر چند اعتقاد به امام دارد ولی در عمل و وضعیت مانند سنّیان هستند و با آن فرقی ندارند! "13

در واقع یک تشیع اسمی است. از این رو انذار می‌دهند: "اگر امام زمان هم بیاید با او همان معامله را می‌کنیم که با آبای طاهرینش کردیم! آیا می‌شود امام زمان(ع) چهار صد میلیون [تعداد شیعیان] یاور داشته باشد و ظهور نکند؟14

اهل بیت عصمت و طهارت(ع) بندگانی هستند که علم و صوابشان مُطَّرِد است یعنی با داشتن مقام عصمت، نه خطا می‌کنند و نه خطیئه و امام زمان(عج) عین الله الناظره و اذنه السامعه و لسانه الناطق و یده الباسطه (چشم بینا، گوش شنوا، زبان گویا و دست گشاده خداوند) است و از اقوال، افعال، افکار و نیّات ما اطلاع دارد، مع‌ذلک گویا ما ائمه و به خصوص امام زمان(عج) را حاضر و ناظر نمی‌دانیم بلکه گویا مانند عامّه اصلاً زنده نمی‌دانیم و به کلّی از آن حضرت غافل هستیم. "15

یعنی با وجود در اختیار داشتن میراث علمی آن‌ها مثل کسانی هستیم که هیچ ندارند و نسبت به فیوضات معنوی آن‌ها نیز مثل کسانی هستیم که اصلاً امام را متولد شده نمی‌دانند!
" با وجود اعتقاد داشتن به رئیسی که عین الله الناظره است آیا می‌توانیم از نظر الهی فرار کنیم و یا خود را پنهان کنیم؟ و هر کاری را که خواستیم انجام دهیم؟! چه پاسخی خواهیم داد؟! همه ادوات و ابزار را از خود او می‌گیریم و به نفع دشمنان به کار می‌گیریم و آلت دست کفار و اجانب می‌شویم و به آنان کمک می‌کنیم! "

3. اسباب غیبت امام(ع)

نکته در خور توجّه در کلمات ایشان این است که ایشان چنین غیبتی را بی‌سابقه می‌دانند: " امیدوارم خداوند برای یک مشت شیعه مظلوم، صاحبشان را برساند. زیرا در عالم چنین سابقه‌ای نداشته و ندارد که رئیس و رهبری از مریدان و لشکرش این قدر غیبت طولانی داشته باشد! چه باید گفت؟ معلوم نیست تا کی! در تمام امّت‌های گذشته غیبت مقدّر شده است ولی در هیچ امّتی چنین غیبتی با وقت نامعلوم غیرمقدّر اتفاق نیفتاده است. "16

بر این اساس از آنچه گذشت می‌توان حدس زد عامل اصلی غیبت نزد ایشان چیست؟
راه مسیر خیابان مرد

آیت‌الله العظمی بهجت (ره)، اصلی‌ترین مسبّب غیبت را خود مردم می‌بینند؛ گذشتگان به نوعی و موجودین به نوعی دیگر؛ "سبب غیبت امام زمان(ع) خود ما هستیم زیرا دستمان به او نمی‌رسد وگرنه در میان ما بیاید و حاضر شود چه کسی او را می‌کشد؟ آیا جنّیان آن حضرت را می‌کشند یا قاتل او انسان است؟ ما از پیش در طول تاریخ ائمه امتحان خود را پس داده‌ایم که آیا از امام تحفّظ و اطاعت می‌کنیم و یا اینکه او را به قتل می‌رسانیم؟! "17
ایشان از عدم قدردانی و شکرگزاری مردم نسبت به غم‌خوار، هادی، حامی و ناصر خویش، و حتی بدتر از آن اینکه برخی آلت دست دشمنان امام هم می‌شوند، گله می‌کنند: " با وجود اعتقاد داشتن به رئیسی که عین الله الناظره است آیا می‌توانیم از نظر الهی فرار کنیم و یا خود را پنهان کنیم؟ و هر کاری را که خواستیم انجام دهیم؟! چه پاسخی خواهیم داد؟! همه ادوات و ابزار را از خود او می‌گیریم و به نفع دشمنان به کار می‌گیریم و آلت دست کفار و اجانب می‌شویم و به آنان کمک می‌کنیم! "18

 

پی‌نوشت‌ها:

1. رخشاد، محمد حسین، 600 نکته در محضر آیت‌الله العظمی بهجت، ص 8.
2. همان، ص 1.
3. همان، ص 174.
4. ساعی، سید مهدی، به سوی محبوب، 55.
5. رخشاد، همان، ص 188.
6. همان، ص 1.
7. همان، ص 210.
8. همان، 104.
9. همان، ص 2.
10. همان، ص 78.
11. همان، ص 247.
12. دلاور، مسعود، فیضی ورای سکوت، ص 30.
13. امیدیان، محمد تقی، امام زمان(ع) در کلام آیت‌الله العظمی بهجت (ره)، ص 56.
14. رخشاد، همان، ص 1.
15. همان، ص 2.
16. همان، ص 173.
17. همان، ص 91.
18. امیدیان، همان، ص 37.

منبع: تبیان

فضل شیعه منتظر

فایل روایات فضل شیعه در انتظار فرج را از اینجا بردارید



خداوند به ایشان فهمی میدهد که غیبت امامشان به منزله مشاهده و حضور امام است.

خوشا به حال شیعیانی که به این مقام رسیده اند که  غیبت و حضور امام مانع درک آنها نمیشود .

خوشا به حال شیعیانی که انتظارشان باعث شده خود را مهیا کنند.



تَمْتَدُّ الْغَیْبَةُ بِوَلِیِّ اللَّهِ الثَّانِی عَشَرَ مِنْ أَوْصِیَاءِ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ الْأَئِمَّةِ بَعْدَهُ


یَا أَبَا خَالِدٍ إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَیْبَتِهِ الْقَائِلُونَ بِإِمَامَتِهِ الْمُنْتَظِرُونَ لِظُهُورِهِ


أَفْضَلُ أَهْلِ کُلِّ زَمَانٍ لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَى ذِکْرُهُ


أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَیْبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ


وَ جَعَلَهُمْ فِی ذَلِکَ الزَّمَانِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِینَ بَیْنَ یَدَیْ رَسُولِ اللَّهِ ص بِالسَّیْفِ


أُولَئِکَ الْمُخْلَصُونَ حَقّاً وَ شِیعَتُنَا صِدْقاً وَ الدُّعَاةُ إِلَى دِینِ اللَّهِ سِرّاً وَ جَهْراً وَ قَالَ ع انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنْ أَعْظَمِ الْفَرَجِ

نایب ایرانی امام زمان (عج)



محمد بن عثمان، دومین نایب امام زمان (ع)، در شهر بغداد، 10نماینده داشت که به او در کارهایش کمک می کردند. حسین بن روح هم یکی از آن ها بود. با این که 9 نفر دیگر به محمد بن عثمان نزدیک تر بودند، اما او به فرمان امام زمان (عج)حسین بن روح را جانشین خودش کرد. حسین بن روح نوبختی در زمان امام یازدهم (ع) هم از صحابه خاص آن حضرت بود. می گویند اولین توقیع از ناحیه مقدسه (اولین نامه از طرف امام زمان) در مورد او  در ششم ماه شوال سال 305 هجری رسیده بود به این مضمون:

« ما او را می شناسیم. خداوند خوبی ها و رضای خود را به او بشناساند و او را با توفیقات خود سعادتمند گرداند. از نامه او اطلاع یافتیم و به وثوق او اطمینان داریم. او در نزد ما جایگاهی دارد که او را مسرور می گرداند. خداوند احسان و نیکی خود را درباره او افزون کند. انه ولی قدیر، و الحمدلله لا شریک له و صلی الله علی رسوله محمد و آله و سلم تسلیما.»

نوبختی از چه خاندانی بود ؟

ابوالقاسم حسین بن روح از یک خاندان بزرگ شیعه ایرانی بود به نام نوبختی. این خاندان در بغداد، مرکز خلافت بنی عباس زندگی می کردند و با مردان دانشمند و رجال سیاسی شان، از شیعیان حمایت می کردند. حسین بن روح به دانش و خرد معروف بود و حتی اهل تسنن به او احترام می گذاشتند، اما او مجبور بود در مقابل مخالفان تقیه کند. شیعیان در این که او نماینده امام است، تردیدی نداشتند. با این همه، چند نفر بودند که از روی حسادت، مقابل او ایستادند. یکی از آن ها شخصی بود به نام شلمغانی که از نمایندگان محمد بن عثمان بود. حسین بن روح در مدتی که مخفیانه زندگی می کرد و شلمغانی را وسیله ارتباطش با شیعیان قرار داده بود ، اما شلمغانی بعدها به کلی از راه راست برگشت و ادعای بابیت و بعد هم ادعای خدایی و پیغمبری کرد و آخرش به دار آویخته شد.

رفتار نایبان در مقابل مخالفان

نایبان امام سعی می کردند توجه مخالفان را جلب نکنند، اما بالاخره شهرت حسین بن روح به نمایندگی امام و رسیدگی او به کارهای شیعیان، باعث شد 5 سال در زندان باشد. البته در ظاهر می گفتند به خاطر مالی که به دیوان بدهکار بوده، او را به زندان انداختند. بعد از آزادی او، چون چند نفر از خاندان نوبخت در دستگاه حکومت به مقام و منصب رسیده  بودند، دیگر کسی زیاد مزاحمش نمی شد و او به همان جایگاه و احترامی که داشت، برگشت و تا آخر عمرش سرپرستی شیعیان را به عهده داشت.

منبع: تبیان



 

سخنی از امیر المؤمنین (ع) درباره امام زمان (عج)


اصبغ بن نباته گوید: بر امیر المؤمنین علیه السّلام وارد شدم و دیدم در اندیشه فرورفته و با انگشت بر زمین خطّ مى‏کشد، گفتم اى امیر المؤمنین چرا شما را اندیشناک مى‏بینم و چرا بر زمین خط مى‏کشید؟ آیا به زمین و خلافت در آن رغبتى دارید؟ فرمود: لا و اللَّه، نه به آن و نه به دنیا هیچ روزى رغبتى نداشته‏ام و لیکن در مولودى اندیشه مى‏کنم که از سلاله من و یازدهمین فرزند من است او مهدىّ است و زمین را پر از عدل و داد مى‏سازد همان گونه که پر از ظلم و جور شده باشد، او را غیبت و حیرتى است که اقوامى در آن گمراه شده و اقوامى دیگر در آن هدایت یابند. گفتم: اى امیر المؤمنین! چنین چیزى واقع خواهد شد؟
فرمود: آرى، همان گونه که او آفریده شده داراى غیبت نیز خواهد بود، تو از کجا این امر را مى‏دانى؟ اى اصبغ! آنها بهترین این امّت به همراه نیکان این عترت خواهند بود، گفتم: بعد از آن چه خواهد شد؟ فرمود: سپس خداوند هر چه بخواهد کند که او را ارادت و غایات و نهایاتى است. 


منبع: کمال الدین، باب 26،  ترجمه پهلوان، ج‏1، صفحه 539