آخرین مسافر

آخرین مسافر

آخرین مسافر

آخرین مسافر

جای یوسف در چاه است؟

صحنه آفاق چون تو ماه ندارد
چون تو جمالی به جلوه گاه ندارد

ماه خجل شد ز حسن روی تو آری
روشنی آفتاب ماه ندارد

مهر تو را مشتری شوند به آهی
آه که دل در بساط آه ندارد

روی تو آیینه جمال الهی است
در تو تماشای من گناه ندارد

همتی ای کاروان مصر که یوسف
ماه عزیز است و تاب چاه ندارد

شهریار تبریزی

روحش شاد

 

 

 

 

 

 

 

 آفتاب پنهان       

طلوع می کند آن آفتاب پنهانی

ز سمت مشرق جغرافیای پنهانی

دوباره پلک دلم می پرد نشانة چیست

شنیده ام که می آید کسی به میهمانی

کسی که سبز تر است از هزار بار بهار

کسی؟،شگفت کسی ،آن چنان که می دانی

کسی که نقطة آغاز هر چه پرواز است

تویی که در سفر عشق،خط پایانی

تویی بهانة آن ابرها که می گریند

بیا که صاف شود این هوای بارانی

تو از حوالی اقلیم هر کجا آباد

بیا که می رود این شهر رو به ویرانی

کنار نام تو لنگر گرفت کشتی عشق

بیا که یاد تو آرامشی است توفانی

                                   قیصر امین پور

"موسایِ آخرالزمان"



موسایِ مایی و عصای دیگرانی
یعنی شما آقای از ما بهترانی

از تو فقط چوپانی ات را درک کردیم
پس حقّمان است اینکه ما را می چرانی

با جلوه های روشن اطراف طورت
ابلیس می گیری ، ملک می پرورانی

آدم تـو ، ابراهیم تـو ، عیسی تـو ...تـو ...تـو
تـو یک نفر هستی ولی پیغمبرانی

دور از من و این گلّه های گوچ کرده
این جمعه هم ، پیش خدا خوش بگذرانی

علی اکبر لطیفیان