آخرین مسافر

آخرین مسافر

آخرین مسافر

آخرین مسافر

آماده باش

استجابت دعا در روز اول محرم
ریان بن شبیب ، دایى معتصم خلیفه عباسى بود، و مى گوید.
روز اول محرم بود که خدمت امام رضا علیه السلام رسیدم ، آن حضرت خطاب به من فرمودند: اى پسر شبیب ! آیا روزه اى ؟
گفتم نه :
امام رضا علیه السلام فرمودند: امروز همان روزى است که حضرت زکریا از درگاه الهى طلب فرزند نمود، خداوند نیز دعاى او را مستجاب کرده و ملائکه در محراب عبادت به او ندا کردند که : اى زکریا! خداوند به تو بشارت فرزندى به نام یحیى را مى دهد. پس هر کسى که روز اول محرم را روزه بگیرد، دعاى او مستجاب مى شود، همان گونه که خداوند دعاى زکریا را مستجاب نمود. (1)
امام رضا علیه السلام فرمودند: محرم ماهى بود که مردم جاهلیت جنگ را در آن حرام کرده بودند؛ولى این امت ستمکار، خون هاى ما را در این ماه حلال دانستند و بر زمین ریختند و حرمت ما را شکستند و زنان و فرزندان ما را اسیر کردند، خیام حرم ما را به آتش کشیدند و اموال ما را به غارت بردند و احترام پیامبر را در حق ما رعایت ننمودید، همانا مصیبت روز شهادت امام حسین علیه السلام چشمان ما را مجروح نمود و اشک را از دیدگان ما جارى ساخت و عزت ما را مبدل به ذلت نمود و سرزمین کربلا تا روز قیامت ، جایگاه اندوه و بلاء ما خاندان گشت ، همانا که در مصیبت حسین علیه السلام باید گریه کنندگان بگریند؛زیرا که گریه در مصیبت حسین علیه السلام باعث ریختن گناهان کبیره مى گردد. (2) سپس حضرت رضا علیه السلام فرمودند: هنگامى که ماه محرم مى شد، پدرم را آنچنان حزن و اندوهى فرا مى گرفت که هیچ کس دیگر او را خندان نمى دید تا روز عاشورا و آن روز، روز مصیبت و حزن و گریه او بود و مرتب مى فرمود که : امروز همانا روزى است که حسین علیه السلام به شهادت رسید. (3)
اى پسر شبیب ! اگر مى خواهى گریه کنى ، بر مصیبت حسین بن على علیه السلام گریه کن ؛چرا که آن حضرت را همانند گوسفندى سر بریده و هجده نفر از اهل بیت آن حضرت را که روى زمین نظیر و همانندى نداشتند را شهید نمودند، همانا که در مصیبت شهادت حسین ، آسمان هاى هفتگانه و زمین ها به گریه در آمدند. (4)







1-منتهى الامال ، ص 60
2- منتهى الامال ، ص 58
3-همان ص 59
4-همان ص 62


پا به پای محرم



غروب شصت و یک

حـتی خـدا مـیان حسـینیهء غمـش
سوگند خورده است به ماه محرمش
شبهای قدر محترم و با فضیلت اند
امّـا نمی رسند به شبهای مـاتمش
امروز نه، غروب همان سال شصت و یک
مـا را گـره زدنـد به نخـهای پـرچمش
این دستمال گـریه پر از نـور می شود
وقتی به دست روضـهء خورشید می دمش
چشمی که از برای تو گریان نمی شود
باید حـواله داد به دست جـهنمش
جانم فدای ِ محتشم خانواده ات
با این چه نوحه و چه عزا و چه ماتمش

____________________ از: علی اکبر لطیفیان ___

یا رقیه

شعری بسیار لطیف از استاد لطیفیان در سوگ حضرت رقیه
...(سه نقطه)
گنجشک پر جبریل پر بابا سه نقطه
من پر تو پر هرکس شبیه ما سه نقطه
عمه نه عمه بالهایش پر ندارد
حالا بماند در خرابه تا سه نقطه
این محو یکدیگر شدن در این خرابه
یا اینکه ما را می پراند یا سه نقطه
اصلاً چرا من خواستم پیشم بیایی
بابا شما که پا نداری تا سه نقطه
یادت می آید روزهای در مدینه
دو گوشواره داشتم حالا سه نقطه
وقتی لبت را زیر پای چوب دیدم
می خواستم کاری کنم امّـا سه نقطه
000
انگشت خود را جمع کرد و ناگهان گفت
انگشت پر انگشتر بابا سه نقطه


_______________از: علی اکبر لطیفیان __

حسین از من است

گاه اتفاق مى افتاد که پیامبر در حال سخن بود که امام حسین علیه السلام مى آمد و آن حصرت از منبر فرود مى آمد و او را استقبال مى کرد و آنگاه دلیل کار خویش را شدت عشق و علاقه به کودک گرانقدر خویش ، عنوان مى ساخت ، همانگونه که در روایتى آمده است که فرمود:
به خدایى که جانم در قبضه قدرت اوست با دیدن حسین علیه السلام متوجه نشدم که چگونه از منبر فرود آمدم .

بحارالانوار، ج 43، ص 295

باب رحمت

سلام

هر چیزی بهایی دارد.

هر کسی هم بهایی دارد.

قیمت برخی از انسانها به اندازه یک گناه ساده است . مثلا اینقدر انسان نیستند و اراده ندارند تا بتوانند جلوی نگاهشان را بگیرند.

قیمت برخی کمی بالاتر است . شاید بتوانند خودشان را در مقابل گناهان بزرگتر حفظ کنند.

اما بعضی ها قیمت ندارند.

یعنی هیچ جوره نمیشه براشون قیمت تعیین کرد. قدشان بسیار بلند تر از طبیعت و ماده است و فضائلشان لا تعد و لا تحصی است.

مثلا کسی میتواند برای حضرت اباعبدالله قیمتی تعیین کند؟

آیا میتوان چنین وجود مقدسی را با پول خرید؟ با وسوسه به گناه خرید؟

خوب

حالا اگر بخواهیم این وجود مقدس را به هراج بگذاریم چه قیمتی باید پیشنهاد شود؟

اگر بخواهیم او را کشته ببینیم  قیمت این کار چیست؟

چرا باید چنین وجود شریفی روی خاک بیابان بیفتد ؟ چه مصلحت بالاتری است که خون بهای حسین است ؟

چه چیزی از خون حسین گرانبها تر است؟

اگر قیمت  شهادت حسین بن علی هدایت تمام انسانها از ازل تا به ابد نباشد من به عدالت خدا شک میکنم.

اگر با شهادت حسین بابی از ابواب دین و رحمت و معرفت و هدایت الهی باز نشود من به عدالت خدا شک میکنم.

حسینی که من شناختم بسیار گرانبها تر از این حرفها ست که در سر ماست.

کسانی که باورشان نمیشود که یک قطره اشک بر حسین فاطمه تمام گناهان را میآمرزد یا حسین را نشناخته اند .

یا  به کلام امام صادق شک دارند یا خودشان را از امام صادق عالم تر میپندارند یا احساس میکنند که بهشت ارزانی آنهاست و سندش را به اسم آنها زده اند و شاید هم فکر میکنند شاید جایشان در بهشت تنگ شود. الحمدلله که حسابمان با این انسانهای کم ظرفیت به ظاهر عالم نیست.

الحمدلله که حسابمان با اهل بیت است. الحمدلله که حسابمان با فاطمه است که از خدا  فقط شفاعت شیعیانش را خواست.

محرم بابی است از بابهای بهشت.

چون حسین بابی است از درهای بهشت. بهتر بگویم بهشت پرتوی از نگاه چشمان حسین است که عالمی را اسیر خود کرده است.

ما کجا و شناخت حسین کجا؟

انبیا در شناخت این وجود مقدس مانده اند . و جایی که عقاب پر بریزد از پشه لاغری چه خیزد؟

 کمر کوه کم است از کمر مور آنجا

خدا کند این بار سوار شویم و پیاده نشویم.

التماس دعای فرج