آخرین مسافر

آخرین مسافر

آخرین مسافر

آخرین مسافر

اقرب من حبل الورید

سلام

السلام علیکم یا اهل بیت النبوه

اسمائکم فی الاسماء   و اجسادکم فی الاجساد   و ارواحکم فی الارواح  و انفسکم فی‌النفوس.

سلام بر شما اهل بیت پیامبر .

اسامی‌ شما در اسما است و اجسادتان در جسد‌ها و روح‌هایتان در روح‌ها و نفس‌هایتان در نفس‌هاست.(زیارت جامعه کبیره)

فراز‌های سنگینی است از زیارت جامعه کبیره در وصف حضرات معصومین.بسیار زیباست یعنی بین من و حضرت بقیه الله هیچ فاصله‌ای نیست . و او با من است و من دور از خودم.

یا ر نزدیک‌تر از من به من است         وین عجب‌تر که من از خود دورم

حضرت بسیار نزدیک به‌ ماست و اصلا فاصله‌ای از ما ندارد   ما را از خودمان بهتر می‌شناسد ما را از خودمان بیشتر دوست دارد قلب ما خانه‌اوست اما حیف که این خانه را غصب کرده‌ایم . در حقیقت همه اعضا و جوارح ما برای اوست اما حیف که ما غاصبیم.و الا همه این عالم به یمن وجود او برپاست و همه طفیل وجود اوییم همه سر سفره او روزی‌خوریم و اوست هدف خلقت اوست مرکز پرگار آفرینش  بی‌محبت او راه رفتن در زمین غصب است آب خوردن بی‌محبت او حرام است مگر نه اینست که مهریه حضرت زهرا در آسمانها آبهای زمین بود؟

اگر آینه دل را صاف کنیم و آن را از حکومت شیاطین و دیو‌ها در بیاوریم حتما حضرت به خانه خودشان تشریف می‌آورند.

دیو چو بیرون رود فرشته در آید

اما این دلی که ما ساخته ایم برای حضرات ائمه از هر جایی بدتر است . بدون تردید حضرت بقیه الله در دلی که آجرهایش از گناه و دیوارهایش از معصیت خدا ساخته شده‌ باشد راهی ندارد. این دل از زندان امام موسی کاظم برای حضرت دردناک‌تر است . ایشان هرگز با اراده خودشان در این دل وارد نمی‌شوند.چون ارواح ایشان از هر پلیدی پاک است و اصلا حضور ایشان با گناه قابل جمع نیست.

علیک باماره قلبک

حضرت علی علیه السلام می‌فرمایند برتو باد به امارت و آبادانی قلبت.

اگر خانه‌ای ویران باشد چطور می‌توان در آن بنایی را احداث کرد ؟

باید اول آوارها را برداریم.اگر چنین کردیم دیگر هزینه ساخت را خود حضرت تقبل کرده‌اند.به نظر معامله خوبی می‌آید.

اما اگر دل را آباد کردیم دیگر ارواحکم فی‌الارواح را می‌بینیم . معنای حقیقی این فراز‌ها را در می‌یابیم.

 

                                           والعاقبه للمتقین-التماس دعای فرج

فاصله

سلام

با تشکر از سالک ساقی

من از تو که همیشه هزار گله دارم

نگاه کردم ودیدم چقدر فاصله دارم


چقدر جمعه گذشته از آن زمان که تو رفتی

چه ندبه ها که نخواندند  شیعیان که تو رفتی


کجاست منتظر تو؟!  چه انتظار عجیبی

تو بین منتظران هم عزیز من که غریبی


عجیب تر که چه آسان نبودنت شده عادت

چه کودکانه سپردیم‌ دل به قصه قسمت


چه بی خیال نشستم چه کوششی ، چه وفایی

فقط نشستم وگفتم خدا کند که بیایی

                                           التماس دعای فرج