آخرین مسافر

آخرین مسافر

آخرین مسافر

آخرین مسافر

حسین از من است

گاه اتفاق مى افتاد که پیامبر در حال سخن بود که امام حسین علیه السلام مى آمد و آن حصرت از منبر فرود مى آمد و او را استقبال مى کرد و آنگاه دلیل کار خویش را شدت عشق و علاقه به کودک گرانقدر خویش ، عنوان مى ساخت ، همانگونه که در روایتى آمده است که فرمود:
به خدایى که جانم در قبضه قدرت اوست با دیدن حسین علیه السلام متوجه نشدم که چگونه از منبر فرود آمدم .

بحارالانوار، ج 43، ص 295

باب رحمت

سلام

هر چیزی بهایی دارد.

هر کسی هم بهایی دارد.

قیمت برخی از انسانها به اندازه یک گناه ساده است . مثلا اینقدر انسان نیستند و اراده ندارند تا بتوانند جلوی نگاهشان را بگیرند.

قیمت برخی کمی بالاتر است . شاید بتوانند خودشان را در مقابل گناهان بزرگتر حفظ کنند.

اما بعضی ها قیمت ندارند.

یعنی هیچ جوره نمیشه براشون قیمت تعیین کرد. قدشان بسیار بلند تر از طبیعت و ماده است و فضائلشان لا تعد و لا تحصی است.

مثلا کسی میتواند برای حضرت اباعبدالله قیمتی تعیین کند؟

آیا میتوان چنین وجود مقدسی را با پول خرید؟ با وسوسه به گناه خرید؟

خوب

حالا اگر بخواهیم این وجود مقدس را به هراج بگذاریم چه قیمتی باید پیشنهاد شود؟

اگر بخواهیم او را کشته ببینیم  قیمت این کار چیست؟

چرا باید چنین وجود شریفی روی خاک بیابان بیفتد ؟ چه مصلحت بالاتری است که خون بهای حسین است ؟

چه چیزی از خون حسین گرانبها تر است؟

اگر قیمت  شهادت حسین بن علی هدایت تمام انسانها از ازل تا به ابد نباشد من به عدالت خدا شک میکنم.

اگر با شهادت حسین بابی از ابواب دین و رحمت و معرفت و هدایت الهی باز نشود من به عدالت خدا شک میکنم.

حسینی که من شناختم بسیار گرانبها تر از این حرفها ست که در سر ماست.

کسانی که باورشان نمیشود که یک قطره اشک بر حسین فاطمه تمام گناهان را میآمرزد یا حسین را نشناخته اند .

یا  به کلام امام صادق شک دارند یا خودشان را از امام صادق عالم تر میپندارند یا احساس میکنند که بهشت ارزانی آنهاست و سندش را به اسم آنها زده اند و شاید هم فکر میکنند شاید جایشان در بهشت تنگ شود. الحمدلله که حسابمان با این انسانهای کم ظرفیت به ظاهر عالم نیست.

الحمدلله که حسابمان با اهل بیت است. الحمدلله که حسابمان با فاطمه است که از خدا  فقط شفاعت شیعیانش را خواست.

محرم بابی است از بابهای بهشت.

چون حسین بابی است از درهای بهشت. بهتر بگویم بهشت پرتوی از نگاه چشمان حسین است که عالمی را اسیر خود کرده است.

ما کجا و شناخت حسین کجا؟

انبیا در شناخت این وجود مقدس مانده اند . و جایی که عقاب پر بریزد از پشه لاغری چه خیزد؟

 کمر کوه کم است از کمر مور آنجا

خدا کند این بار سوار شویم و پیاده نشویم.

التماس دعای فرج

کربلا غوغاست

به نام خدا
این روزها حسین آرامش محض است ، مثل هر روز ها . هر چه به عاشورا نزدیک تر میشویم آرامتر میشود . او آرامتر میشود و جهانی را پر از اضطراب و تلاطم میکند.
او چهره اش گلگون میشود و جهانی رنگ از رخساره شان می پرد.
چرا آرام نباشد کسی که به دعوت خدایش لبیک گفته و در حال بازگشت به سوی اوست ، باز گشت به جنت رضای و قرب حق تعالی . کسی که در شانش گفته شد:
یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه
کربلا آبستن حادثه ای بس عظیم است . حادثه ای که تا قیامت خلق را عزادار کرده . و من و تو چه میدانیم که از مکه تا کربلا تمام اشیاء و گیاهان و سرزمینها التماس میکنند که یا اباعبدالله بگذر و از ما مگذر.
و حسین همچنان آرام و مطمئن به راهش ادامه میدهد و با هرقدمش ولوله و آشوبی در دل عاشقانش به پا میکند.
این روزها شراب ها یزید را طور دیگری مست میکنند . شراب ها همزمان با عقل ، آزادگی و شرف و انسانیت لشگریان را هم میبرد.
این روزها محبت دنیا بیشتر شده است. دینداری سخت تر شده است ، کانون خانواده کوفیان گرمتر شده است . این روزها کودکان کوفی طور دیگری با دل پدرانشان بازی میکنند.
همزمان
این روزها ...
این روزها زینب هر روز هراسان تر و پریشان تر میشود . حق هم دارد ، باید برای حادثه ای عظیم خود را آماده کند . حادثه ای که اگر تصرف ولایی اباعبدالله نبود قلب زینب را هم مثل قلب آن چند کودک آب میکرد.
قاسم نمیداند چه سری است ، گویی کسی جرعه جرعه محبت عمو را در دلش میریزد.
عبدالله جور دیگری به عمو حسین عشق میورزد و جای خالی پدر را بیشتر حس میکند.
بازار گرمی علی اکبر دلربا تر شده است.
گریه های اصغر بیشتر شده است.
عباس که عمری خادم برادر بوده ، بسیار یاد سفارش های امیرالمومنین میکند که نکند حسین فاطمه را تنها بگذاری.



مطالبی از میرزا اسماعیل دولابی در زمینه انتظار

سلام
میرزا اسماعیل دولابی یکی از شخصیتهای بزرگ دینی ماست که الگوی بسیار خوبی برای رهروان مسیر تکامل و سلوک الی الله  است . ایشان با توجه به اینکه شغلشان کشاورزی بوده است ، به مقامی رسیدند که برخی از علمای حوضه علمیه قم برای رسیدن به محضر ایشان به حضرت ولی عصر توسل میکردند.
حقیر از یکی از علمای بزرگ که ایشان هم شاگرد میرزا بودند شنیدم که فرمودند "هفته ای نبود که میرزا خدمت حضرت صاحب الزمان نرسد"
شخصیتهای بزرگی چون شیخ جعفر آقا مجتهدی ، شیخ عبدالقائم شوشتری و ... از محضر این بزرگ استفاده بردند.
مطالبی را که در زیر از ایشان نوشته ام از کتاب مصباح الهدی انتخاب شده است که بسیار ارزشمند است که به همین علت سعی میکنم مطالب را کوتاه بنویسم تا رفقا بیشتر تعمق کنند:
نه انتظار ما طوری است که آنها پهلوی ما بیایند ، و نه حرکت ما جوری است که ما به آن طرف برویم و آنها را ببینیم . اگر براستی منتظری ، چرا لاغر و خانه نشین نشده ای؟ به محض اینکه حقیقتا منتظر بشوی او رسیده است. آیا خوب است که آدم این قدر بی رگ باشد؟ یک دوستت یک ساعت دیر از سفر بیاید این همه تقلا میکنی. اگر انتظار داری آثارش کو؟ اگر انتظار داری باید غم دنیا برود ، حتی اگر خود امام هم دیر آمد با او دعوا نکنی و هی نگوی العجل . البته طلب تعجیل ظهور ، برای افراد مبتدی خوب است ، ولی بالاتر از آن هم هست. ...
ادامه در پست بعدی

هدیه آخرین مسافر به مناسبت عید غدیر

احادیثی که در زیر آورده ام از زیبا ترین احادیثی است که در کتب مختلف آمده است.

ان شاءالله بخوانید و استفاده کنید و حقیر را هم دعا کنید.

ای علی اگر امت من آن قدر روزه بگیرند که همچون کمان (گوژ پشت) شده و آن قدر نماز بخوانند که چون زه (لاغر) شوند ولی تو را دشمن بدارند، خداوند آنان را در آتش جهنم می افکند. [۱]

 

حضرت کاظم علیه السلام فرمودند: ولایه علی مکتوب فی جمیع صحف الانبیاء و لن یبعث الله نبیا الا بنبوه محمد و ولایه وصیه علی علیه السلام. [۲]  ولایت حضرت علی در تمامی کتابهای آسمانی انبیاء نوشته شده بود و خدا هیچ پیامبری را به نبوت برانگیخته نکرد مگر اینکه او مامور به دعوت خلق به سوی نبوت محمد و ولایت وصی او علی علیه السلام بود.

 

امام باقر در فرمودند: و خداوند از پیامبران اولوالعزم عهد گرفت به اینکه: من پروردگار شما و محمد پیامبر من و علی امیر مومنان بوده، جانشینان او صاحب ولایت و خزانه دار علم من خواهند بود و مهدی کسی است که توسط او دینم را یاری کرده، دولتم را ظاهر می سازم و به واسطه او از دشمنانم انتقام می گیرم و به واسطه او در زمین، با اشتیاق یا کراهت بندگی خواهم شد. همه آنها گفتند: پروردگارا به همه مطالب فوق اقرار کرده شهادت می دهیم. ولی آدم (توقف نموده) نه انکار کرد و نه اقرار نمود، لذا مقام اولوالعزمی برای آن پنج پیامبر، به علت پذیرش ولایت مهدی تثبیت شده، برای آدم این مقام قرار نگرفت. زیرا او نسبت به مهدی (در ابتداء امر) اقرار ننمود. آن گاه امام علیه السلام به این آیه شریفه استناد کردند: و لقد عهدنا الی آدم من قبل فنسی و لم نجد له عزما. [۳]ما از قبل بر آدم عهدی کردیم، ولی آدم عهد ما را فراموش کرد و ما او را صاحب عزم نیافتیم. [۴]


[۱] مناقب ابن مغازلی شافعی:297 ح 340.

[۲] بصائر الدرجات: 72

[۳] سوره طه: 115.

[۴] بصائر:70 ح 2 - کافی 8:2 ح 1.